-
گاه نوشت ...
پنجشنبه 6 تیر 1392 10:01
دیروز قبل از شروع به کار متوجه شدم که بوی سوختگی می آید ، برای همین وارد اتاق کنترل برق که مجاور با اتاقم است شدم و دیدم دود و بوی سوختگی همه جا را گرفته است ، به واحد برق زنگ زدم تا قبل از راه اندازی کارگاهها بیایند و بررسی بکنند که موضوع چیست !؟ البته اولین و آخرین حدس را خودم زده بودم ... یکی از بچه گربه ها در تله...
-
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
چهارشنبه 5 تیر 1392 20:25
-
تصمیم کبری ...
چهارشنبه 5 تیر 1392 12:06
از جمعه پیش که نشانگر ترازوی خانگی رفت بالای 95 و به هیچ قسم و عذر و بهانه ای پائین نیامد ، تصمیم گرفتم که باندازه ی قابل ملاحظه ای تغذیه ام را کنترل نمایم ... تا یادم نرفته بنویسم که منظور از جمعه همان روز تعطیل نیمه شعبان است ، اصولا هر روز تعطیل برای ما جمعه است و فردایش شنبه !! برای همین صبحانه ی روز تعطیل را به...
-
روژان (40)
سهشنبه 4 تیر 1392 11:31
-
...
سهشنبه 4 تیر 1392 11:12
-
یادش گرامی ...
دوشنبه 3 تیر 1392 13:23
دیروز خبر آمد که دایی جان در سوئد درگذشته است ... دایی جان خیلی سال پیش بار مهاجرت بسته بود ، حوالی سال 1342 ... سال 59 من ابتدایی می خواندم ، زنگ تفریح که به حیاط مدرسه آمدم دیدم از بچه های فامیل کسی نیست ، چند نفری از فامیل های مادری با اینکه سنشان از ما خیلی بزرگتر بود در همان مدرسه حضور داشتند ( بدلیل اینکه پایه...
-
مبارک باد این میلاد مسعود ...
دوشنبه 3 تیر 1392 00:30
-
دولا دولا شترسواری کردن !!
یکشنبه 2 تیر 1392 13:53
داستان سلمانی رفتن اسکندر را قبلا هم نوشته بودم ، اسکندر به سلمانی می رود و استاد سلمانی حین کوتاه کردن موهایش متوجه می شود که دو برآمدگی در کله ی اسکندر وجود دارد ، یک چیزی شبیه جای شاخ !!! خلاصه چشم های گرد شده ی استاد سلمانی به اسکندر می فهماند که رازش برملا شده است برای همین به او می گوید اگر این راز را پیش کسی...
-
غنیمت !!
شنبه 1 تیر 1392 22:01
درویش را دم غنیمت است ، ما را نت لاک پشتی !!! دیشب یهویی نتمان صفحه زرد بالا آورد که دخل و خرج ات نمی خواند !! منهم رفتم ار درگاه بانک ملی پول واریز کردم ولی بانک ملی خوشش نیامد و مرا سر کار گذاشت ، تا اینکه امروز از درگاه بانک ملت پول ریختم و چند دقیقه ای است که مجوز ورود به فضای مجازی را یافته ام !!! برای این چلاق...
-
از هر دری سخنی ...
جمعه 31 خرداد 1392 14:02
دیروز ظهر که به خانه برگشتم برنامه ام این بود که نخوابم !! خواب بعدازظهر یعنی تا نیمه های شب توی رختخواب بیدار ماندن ، حالا اگر خانه ی قدیمی بود می رفتم روی پشت بام جلوی اتاقم می خوابیدم و تا خوابم ببرد نجوم کار می کردم !!! خلاصه اینکه کلنجارهای مختلف مرا تا ساعت 18 نگهداشت ولی زمانی فهمیدم سرم کلاه رفته که ساعت از 21...
-
فال نو ...
جمعه 31 خرداد 1392 11:08
-
روژان (39)
پنجشنبه 30 خرداد 1392 17:23
-
دلخوشکی ها ...
پنجشنبه 30 خرداد 1392 11:35
برای خوش بودن نیاز به انتظار نیست ، باید با اتفاقات پیرامون زندگی کرد و از انرژی های مختلفی که در حاشیه ی اتفاقات بوجود می آید برای دلخوشی بهانه و انرژی ساخت ... باتفاق یکی از همکاران در حال رتق و فتق امور بودیم و سه سون زمین را به آسمان کوک زدیم ، در همین موقع یکی از همکاران سر رسید و بدون اینکه بداند ما از کجا بحث...
-
...
چهارشنبه 29 خرداد 1392 10:31
-
داستان های پیشکسوتی من ..
سهشنبه 28 خرداد 1392 21:08
چندین سال پیش در مراسمی که بمناسبت بازگشت چند نفر از دوستان از قله کلیمانجارو برگزار شده بود ، من اعلام پیشکسوتی کردم !! البته در آنجا کسانی بودند که سابقه ی کوهنوردی شان بیشتر از سن من بود !! خلاصه اینکه چند نفر بشوخی به این اعلام موضع من متلک بار کردند و اتفاقا ریش سفید جمع طرف مرا گرفته بود و هر کدام را بنوعی جواب...
-
چند جمله ی کوتاه ...
سهشنبه 28 خرداد 1392 00:26
امروز سرم زیادی گرم بود. کمی بخاطر ممیزی ایزو ، و کمی بیشتر بخاطر گرمی هوا . عصر کمی وقت داشتم ، تا زمان مسجد شروع بشود رفتم برای قدم زدن. نیم ساعتی که در مسجد بودم هم خالی از لطف نبود ، مردم پای مراسم مرده ی مردم هم دست از حواشی انتخابات برنمی دارند. مداح وقتی می خواند یاد هایده افتاده بودم !! چند سطری هم قرآن خواند...
-
روز گرم بهاری ...
یکشنبه 26 خرداد 1392 20:25
امروز هوا خیلی گرم بود ، دوبارتا مرز چکه کردن عرق از صورتم پیش رفتم ، تا اینکه حوالی عصر متوجه شدم چکه ی گرمی که روی لباسم می ریزد کمی خوشرنگ تر است !! شاید آسمان هم دنبال بهانه بود ، بعد از اینکه عرق خون مرا درآورد کمی سربراه تر شد ...
-
فال نو ...
شنبه 25 خرداد 1392 20:00
-
روز حماسه
شنبه 25 خرداد 1392 01:04
دیروز کار اصلی ام خلق حماسه بود ، با تحرکات بوداری که دو روز مانده به انتخابات شده بود معلوم بود که امسال هم سر صندوق ها شلوغ خواهد بود ... حوالی ساعت 11 از خانه زدم بیرون ، طبق معمول باید می رفتم همان مدرسه ای که راهنمایی را آنجا خوانده بودم ، هم خلق حماسه بود و هم تجدید خاطرف !! در این چند سال اخیر مدرسه را کلا...
-
12 ساعت بطالت ...
جمعه 24 خرداد 1392 09:43
دیروز که از سر کار برگشتم اوضاع اینترنت واقعا اسفناک بود ، برای اینکه شب جمعه ای تعداد زیادی از اموات را زیر سوال نبرده باشم (!) و هم برای اینکه بلاگ اسکای 48ساعت برای ساماندهی سیستم اش احتمال اشکال پیش بینی کرده بود و عینهو خارجکی ها عذرخواهی کرده بود ولی تا امروز که 250 ساعت گذشته است هنوز نشانه ای از بهبود مشاهده...
-
نبودن تو ...
پنجشنبه 23 خرداد 1392 20:00
-
روژان
پنجشنبه 23 خرداد 1392 13:25
-
...
پنجشنبه 23 خرداد 1392 01:11
-
فضای مشکوک
چهارشنبه 22 خرداد 1392 09:58
این روزها هر اتفاقی بیافتد ، شک به دل آدم می آید که مبادا به انتخابات ربط داشته باشد ، مثلا همین قات زدن بلاگ اسکای و بهم ریخته شدن قالب ها و ... === یک همکاری داریم که به او علی بی بی سی می گوئیم ، چند سالی است که نصف اخبارهای داخل کارگاه را او می آورد !! چند وقت پیش می گفت : " تا دو روز دیگر کار سوریه تمام است...
-
مردم ، انتخابات ، شور !!!
سهشنبه 21 خرداد 1392 13:21
روحش شاد ... ، سالهای اولی بود که به کارخانه آمده بودم و تازه شده بودم مسئول یک قسمت پائین دست !! یک روز پیچ کردند که ساعت فلان ، آقای فلان فلان شده ( مدیرعامل وقت ! ) ، سخنرانی خواهد داشت و حضور همه الزامی است . من باتفاق یکی از همکاران که او هم در کارگاه مجاور مسئول شده بود باتفاق هم راه افتادیم بطرف محل سخنرانی. دم...
-
فال ...
سهشنبه 21 خرداد 1392 09:30
-
روژان
دوشنبه 20 خرداد 1392 00:22
-
چه فرقی می کند !؟
یکشنبه 19 خرداد 1392 20:11
-
رامسر از دوربین ددری ...
شنبه 18 خرداد 1392 18:55
چند روز مانده به تعطیلات نیمه خردادی ، از من نظری پرسیدند برای کجا رفتن !؟ ، ددر کجا خوش است ؟ آنجا که دل خوش است !! دل کجا خوش است ؟ آنجا دوستان دورهم باشند !! برنامه ی ددر از صبح روز سه شنبه استارت خورد و قرار بود به منطقه کتالم در رامسر برویم ، انتخاب برنامه بر اساس یک وصف العیش بود !! یکی از فوامیل دوستان سفری به...
-
...
شنبه 18 خرداد 1392 09:28