در کارخانه روی هم رفته بیست - بیست و پنج تا گربه هست !! و با وجود اینکه تعداد زیادی بحساب نمی آیند ولی کلکسیون جالبی برای گربه شناسی هستند ... یکی از اینها که فعلا فرماندار منطقه است (!) مورد غضب اکثریت همکاران و مورد عنایت اقلیتی تو سری خور است !! البته یک گربه بیشتر نیست ولی مردم در موجودات و اشیاء اطراف خود ، خود را می بینند !!
امروز به دعوت همکاران رفتم فوتبال ، فوتبال بازی کردن منهم داستانی شده است !! یک ساعت بازی می کنم و دو هفته می لنگم ... وقتی به خانه برمی گشتم هوا کاملا سرد شده بود ، هواشناسی هم از امشب آغاز زمستان را اعلام کرده است !!
عجب سکوت بلندی ، عجـب تب سردی
عجب حدیث غـریبی
حکایت مردی ...
تو رفته ای که نیایی و حسرتم این است
نه می شود که بمیرم ٬
نه این که برگردی!