یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

مسافرت ...

 

نوراخانیم در راه مشهد می باشد ... می پرسم :« نورا ... کجا می رویم !؟ » می گوید:« هتل !!»

 

عجباااااا

امروز سه فقره بازی همزمان بود بین تیم های صدر جدولی فوتبال ، ساعت ۱۸ ، از همه داغ تر باید تراکتور مقابل استقلال قرار می گرفت ... از همه حساس تر بازی پرسپولیس بود ... از هر سه تا عادی تر بازی سپاهان ؟!

   ادامه مطلب ...

و گفت ...

قبلا یک بار تعریف کرده ام که در سفرهای نخجوان ، از راننده ای پیر ، شماره گرفته بودم و هر بار که می رفتم به او زنگ می زدم تا بیاید و با او به اینطرف و آنطرف برویم ... کرایه دربستی آن زمان پنج منات بود و من ده منات می دادم و هم راهنما بود و هم همصحبت و هم دوست ...

 

 

ادامه مطلب ...

خبر ...

آن مرد مُرد ...

آرزوهایش را

                  ، اما ، 

                             با خود بُرد ...

 

ادامه مطلب ...

غازایاقی

اردیبهشت که می رسد ، سبزگیاهی بنام غاز ایاقی هم می رسد و ناگهان بازار سبزی فروشان پر می شود از این سبزی ارگانیک که برخی ها در پخت آش استفاده می کنند و شاید برخی های دیگر در غذاهای دیگر؛ ما جزو هر دو برخی ذکر شده نیستیم ، پس شهری هستیم !؟

  

ادامه مطلب ...