یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

زیبائی های اطراف ما

 

امروز قبل از ظهر باید می رفتم به یک مجلس ختم و یهو قرار شد ظهر برویم طرف جلفا ... از آخرین روز تابستان باید نهایت استفاده را کرد ؛ حتی اگر نیازی به خرید مدرسه و لباس و ... نداشته باشی !!

  

ادامه مطلب ...

این دو روز خاص !

 

از نیمه ی روز تاسوعا تا انتهای شب عاشورا شاید باندازه ی 50 کیلومتر پیاده روی داشتم و یک عالمه بیرون از خانه بودم ، به کارهای مختلفی سرک می کشیدم و جاهای مختلفی می رفتم ...

  

ادامه مطلب ...

یک جایی به هم رسیدن ...

 

دیروز چهلم درگذشت استاد اصغر فردی بود ، بعد از ظهر یکی دو تا قرار داشتم که به راحتی کنسل شدند و فرصتی شد تا در این مراسم غریبانه حضور به هم برسانم ...

  

ادامه مطلب ...

تاخیر ...

 

این روزها سرم خیلی شلوغ نیست ولی در و تخته ی وقت و فرصت به هم نمی آید ، وقتی وقت دارم کامپیوتر در دم دستم نیست و وقتی کامپیوتر دم دستم هست اینترنت ادا درمی آورد و و وقتی هر دو هستند من سرم به کار دیگری گرم است ...

   ادامه مطلب ...