توی نوبت آزمایشگاه نشسته بودیم و مشغول کار خودمان ؛ یعنی من داشتم توی گوشی بانو گیم بازی می کردم !! ولی صدای منشی که تلفنی با بچه اش حرف می زد روی مخمان بود ...
جمعه پیش ، طرف های ظهر بود که زنگ خوردیم و دعوت شدیم به همراهی در یک ددر همین دور و برها ... و البته ناهاری که در ادامه داشت ، کوفته !! طبق معمول اساس بر این بود که جای باشد خلوت و خنک و زیبا ...
یک چیزی اینجای دلم مانده ولی وقت نمی کنم تعریف بکنم ... این عنوان را بیاد داشته باشید و خودتان کمی حدس بزنید :
" ما فرهنگ مان را به تمام جهان صادر می کنیم "
کار طراحی کابینت جدید آشپرخانه به پایان رسیده است و در دو رورز گذشته داشتیم اندازه ها را استخراج می کردیم تا میزان وسایل مورد نیاز برای خرید مشخص بشود که آنهم تمام شد و دیروز برای دیدن و انتخاب رویه مناسب رفته بودیم به یکی دو جا سر بزنیم ...
ادامه مطلب ...