مردم ما ، مخصوصا دست اندرکاران ، خاصه دست اندرکاران تولید و تجارت (!) چون می بینند در ایران یکشبه می شود پولدار شد و سانتافه سوار شد و ... غالبا با توهم موفق بودن زندگی می کنند و وقتی یک اشتباه کوچک می کنند ، با کله به زمین می خورند ...
ادامه مطلب ...
دوستی زنگ زده بود و می خواست بداند برای تشکر از یک دکتر در رابطه با درمانش چکار بکند ، پیشنهاد دادم یک تابلو کوچک حکاکی شده بدهد ... پسندید و گفت که زحمتش را خودم بکشم !!
ادامه مطلب ...
این روزها هی زنگ می زنند و می پرسند: تبریز چه خبر ؟ و من می گویم : سلامتی !! انگار قرار است همیشه تبریز پیشرو باشد ...
ادامه مطلب ...
شنبه طبق معمول رفته بودیم والیبال !! یک نفری هم آمده بود که شکمش روی شکم مرا سفید کرده بود و البته بار اولی بود که می دیدمش !! موقع تیم بندی من گفتم : " برای اینکه ما یکدست بشویم این دوست مان که مثل ما دو ایکس لارج هست از ما باشد !!
یکی دوروز است که فتیله ی اینترنت پائین کشیده شده است و علاوه بر اینکه کسب و کار خیلی ها را به بن بست کشیده است (!) فضای جدیدی برای تنفس خیلی ها باز کرده است (!) این روزها علاوه بر کارهای واجب و مستحبی بسیاری از غیرضروری های زندگی هم به اینترنت ربط پیدا کرده است و در این دو روز معلوم شده که چه حجمی از روزگار را اینترنت به خود اختصاص داده بود !!