یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و باز حرفها تازه می شوند

 

حرف ها اگر جا و جایگاه درست برخیزند ، کهنه نمی شوند بلکه گاهی اوقات از مد می افتند و زمانی دیگر دوباره بالا می آیند و می شوند حرف روز مردم ... شعری که در ادامه هست از استاد شهریار است در اوایل انقلاب که اتفاقا خیلی هم عامیانه و فراگیر هست ( شاعر وقتی بالا و بالاتر می رود ، شعرهایش عامیانه تر می شوند ! ) این شعر تصویر روزگار قبل از انقلاب است و بنوعی یک آینه که می تواند بعد را هم نشان بدهد (!؟) چون اگر راه درست طی نشود برگشت به عقب حتمی و ناگزیر خواهد بود ...

 

ادامه مطلب ...

تکرار اشتباه ...

 

حیوانات از یک لحاظ نسبت به انسان ها از زندگی بهتری برخوردار هستند (!؟) و آن اینکه بر اساس برنامه غریزی شان زندگی می کنند و برای همین هر رفتاری می کنند از سیستم غریزی شان نشات می گیرد ...برای زیاد زندگی کردن نمی جنگند ولی برای بهتر زندگی کردن شاید (!؟) هوسی برای گرفتن جایگاه دیگری ندارند ولی اگر ممکن باشد شاید هوسی برای گرفتن شکار دیگری را داشته باشند (!؟)

 

ادامه مطلب ...

کم کم عادت می کنیم ...

 

درست مصرف کردن خیلی خوب است !؟ در همه زمینه ها... حتی آدم محبتش را هم باندازه و به جا استفاده بکند ، انرژی هم که جای خود دارد و مهمتر از انرژی وقت است و مخصوصا که اوقات عموم مردم در میان باشد و وقت یکی را از جیب او صرف و هدر بدهیم !؟

  ادامه مطلب ...

اندر خم یک کوچه !

 

ما همانقدر که با فرهنگ خودمان غریب و بیگانه هستیم ، به همان اندازه هم با فرهنگ جدید زندگی بیگانه هستیم ... یعنی اگر در دنیای شعر و عرفان سروده شده است که " هفت شهر عشق را عطار گشت  /  ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم " در دنیای واقعیت و طنز هم گفته شده است که " هفت مرغ پخته را عطار خورد  / ما هنوز اندر دم یک جوجه ایم "

  ادامه مطلب ...

هوش مصنوعی !

 

شاید ده سال پیش بود که یکی از همکاران آمد پیش من و گفت که برادرش بعد از اتمام درس اش از ترکیه برگشته است و دنبال کار می گردد و از من خواست تا او را معرفی بکنم شاید در کارخانه استخدامش بکنند و من پرسیدم چی خوانده و گفت هوش مصنوعی !؟

  ادامه مطلب ...