دست و دل ...

روح همه ی رفتگان غریق رحمت باشد ... من یکی از پدر بزرگ هایم را دیده بودم که پدر مادرم بود و یکی از آنها که پدر پدرم بوده باشد چند سالی قبل از آمدن من فوت شده بود ؛ عموی بزرگم ، که روحش شادتر ، گاهی به شوخی ، به من می گفت : " کاش چند سالی بیشتر زنده می ماند و تو را می دید !؟ " ( این را نه در مقام تعریف بلکه بنوعی کنایه از بابت شلوغی و ... بکار می برند ! )

خواب خوب ...

این روزها یکی از ملزومات داشتن آرامش ، داشتن حداقل یک شب خواب خوب و سنگین و عمیق می باشد !؟ تحقق این خواب بصورت عادی ، برای همه ممکن نیست و لازم است از موارد مکمل استفاده شود ؛ مثلا یک خواب آور

گل به خودی ...

امروز یک گل به خودی در مقابل کره شمالی داشتیم ، گل را وقتی ده نفره شده بودیم مهاجم عقب آمده ، طارمی ، به خودمان زد که نصف این گل را می شد بین دو دفاع و دروازه بان مقابل دروازه هم تقسیم کرد !!

کارتیمی ...

این روزها مردم در فضاهای مجازی حرفهای زیادی می خوانند و می شنوند و یا تصاویر و فیلمهای کوتاهی می بینند که همان لحظه در چشم و گوششان هضم می شود !؟ 

کاش دیدارها اتفاقی نباشند ...

تمام نوشته ی این پست در حد همین عنوان هستند ... حالا در زندگی روزمره به جایی رسیده ایم که خیلی از دیدارها اتفاقی راست و ریست می شوند !؟ نمی دانم تقصیر از کیست ؟ از ما یا از آنها ؟ فرهنگ اجتماعی این روزها بر پایه فرار از هم ساخته شده است و متاسفانه ما هنوز در خیلی زمینه ها به هم وابسته ایم ...