یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ماندن ، رفتن ، رسیدن و ...

 

دیروز یکی از دوستان در صفحه ی فیسبوق خود پوستری گذاشته بود از نمایشگاه کارهای تجسمی اش در کانادا !!! و در زیر آن نوشته بود : رفتن رسیدن است ... البته چون خوشنویس توانایی بود معلوم بود که طرح پوسترش کار خودش بود

   ادامه مطلب ...

خواب های پریشان !!

 

چند وقت پیش نشسته بودیم و آقئین ( برادربانو ) تعریف می کرد که اصلا خواب نمی بیند ( و یا تاکیدا اینکه خیلی بندرت خواب می بیند ! ) !! و من اصراری بر قبول یا انکار نداشتم ... ولی می دانستم که همیشه خواب می بینم و اگر چیزی بیادم نیاید دلیل بر خواب ندیدنم نیست ... و اتفاق افتاده که خواب دیدنم مقدم بر خوابیدنم شده است !! و فکر کنم جناب یونگ هم از توضیح آن آشفته شود !!

   ادامه مطلب ...

عوامل ترافیکی ...

 

متاسفانه در کشور ما استفاده از ماشین و تردد در خیابان ها و جاده ها غالبا برای ضروریات اجتماعی نیست بلکه بخاطر اینکه مردم کمی تا اندکی از همه چیز دلگیری دارند (!) برای دلبازی (!) می باشد و برای همین مخصوصا عصرها ، خیابان ها می شود اجتماعی از ماشین های بلاتکلیف که مثلا برای هواخوری و دلخوشی بیرون آمده اند ...

  

ادامه مطلب ...

عرضه به شرط تقاضا !!

 

بعد از ظهر روز پنجشنبه کاری داشتم که زمانش از دستم در رفت و تماسی که گرفتم بی جواب ماند و برای همین آقئین ( برادرخانم ) را همراهی کردم تا باتفاق هم برویم نمایشگاه بین المللی ( بین الشهرستانی !! ) و دیداری داشته باشیم از نمایشگاه مبلمان و تزئینات داخلی !! جناب آقئین در حال برنامه ریزی برای فعالیت در زمینه ی اجرای دکوراسیون داخلی می باشد و البته با سلیقه و حساسیتی که دارد بهتر است برود کانادا چون در این قاراشمیش بازار معلوم نیست کی به کیه !؟!؟

  

ادامه مطلب ...