یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

عرضه به شرط تقاضا !!

 

بعد از ظهر روز پنجشنبه کاری داشتم که زمانش از دستم در رفت و تماسی که گرفتم بی جواب ماند و برای همین آقئین ( برادرخانم ) را همراهی کردم تا باتفاق هم برویم نمایشگاه بین المللی ( بین الشهرستانی !! ) و دیداری داشته باشیم از نمایشگاه مبلمان و تزئینات داخلی !! جناب آقئین در حال برنامه ریزی برای فعالیت در زمینه ی اجرای دکوراسیون داخلی می باشد و البته با سلیقه و حساسیتی که دارد بهتر است برود کانادا چون در این قاراشمیش بازار معلوم نیست کی به کیه !؟!؟

  

 

خلاصه اینکه رفتیم و موقع ورود دیدیم که تابلو زده اند که سالن امیرکبیر و پروین اعتصامی مختص مبلمان و دکوراسیون و سالن شهریار و ... برای سوغات و محصولات شهرستان ها می باشد !!


در بدو ورود باز یاد همان موردی افتادم که همیشه در موقع ورود به ذهنم می آید ... من نمی دانم متولیان نمایشگاه از کدام دسته ی بی فکرها هستند که هیچگاه بعنوان یک بازدید کننده وارد نمایشگاه نشده اند تا ببینند چیزهایی که بعد از سی سال نباید دیده بشوند !!! کسی که چیدمان غرفه ها را نظر می دهد بهتر است یک خط کشی ظریف و مشخصی هم ترتیب بدهد تا مردم در زمان ورود یاد بگیرند که از یک مسیر بروند و بیایند و هم همه چیز را ببینند و هم روی شکم هم نروند !! و البته مردم ما بد یاد گرفته اند که خط کشی و تعریف چارت و چهارچوب بمنزله ی محدودیت نیست بلکه برای رعایت حقوق دیگران و کمک به ادامه هرراهی می باشد !!

 

طبق معمول در میان بلبشو بازار جمعیت راه افتادیم برای تماشا !! بدبختانه چیز قابلی برای نمایش نبود و این جای خوشبختی داشت که مجبور نبودیم در مقابل غرفه ها وارد ازدحام بشویم و از همان وسط کریدور می رفتیم و اطراف را نیم دیدی می زدیم !!! تنها در یک غرفه دو سری مبلمان دیدیم که کار چوبی بودند و انصافا کمی توی چشم می زدند از نظر کیفیت و طرح !! و مابقی همگی طرح های یک سان و بی کیفیت و ضعیف که خریدار مطمئنا سر سال بایستی آنها را تعویض می کرد و سر کوچه می گذاشت و یا عمری را به اجبار به تحمل نگه می داشت !!! یک گفتگوی کوتاهی هم در زمینه ی عدم شرکت برخی سازنده های معتبر داخلی و نیز عدم حضور برندهای خارجی رد و بدل شد !! و اینکه کیفیت محصولات نمایشگاهی فوق العاده پائین می باشند...


در همان لحظه یک خانمی پشت تلفن به یکی از اقربا شدیدا شفارش می کرد که حتما امروز بیایند و انتخاب هایشان را بکنند (!) چون آخرین روز نمایشگاه است و از دستشان در می رود (!) و اکیدا هم می گفت که همه جور طرح و نقش و ... هست (!)

 

به آقئین گفتم : " برعکس نظر ما (!) خیلی ها با اشتیاق از نمایشگاه استقبال کرده و این تاکید و سفارش می تواند برگ برنده ای برای متولیان نمایشگاه و شعار حمایت از تولید داخلی باشد !! وقتی تقاضا این گونه می باشد معلوم است که کیفیت عرضه چگونه خواهد بود !! و بازار رقابت سر از کجا در خواهد آورد !! "

 

و بعد سری به سالن عرضه محصولات و سوغات شهرستان ها زدیم که بیشتر به بازارچه های محلی شبیه بود و نه عنوانی بود و نه شناسنامه (!) هر کسی هر چی دوست داشت می فروخت و تنها به نام محصول اکتفا کرده بودند !!! مثلا نوشته بود : باقلوای تبریز !! ولی اینکه مال کدام شرکت و قنادی و ... باشد نبود !! و بقیه هم بهمین منوال بود ...

 

آقئین در بازگشت گفت : " نمایشگاه برای این است که آدم برود و طرح تازه ای ببیند !! اگر به جای نمایشگاه می رفتیم و در داخل شهر از یکی از فروشگاههای معتبر دیدن می کردیم هم وقت مان هدر نمی شد و هم شاید چیزی می دیدیم !!!!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد