یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

گذر زمان ...


دیروز که به خانه آمدم خبردار شدم که برای شام مهمان داریم ، برادرزاده هم آمده بود خانه ی ما و قرار شد برویم سر کوچه و کمی خرت و پرت بخریم که نوه ها که آمدند دهانشان بیکار نماند ...

 

ادامه مطلب ...

شبی با جولی ...

 
دیروز روزخوب دیگری بود ؛

حتی یک جریان روزمره گی هم می تواند پر از دلخوشی های ریز و درشت باشد ...
 
ادامه مطلب ...

ذوب در ولایت ...


برنامه ی علم کوهی که باتفاق یکی از همکاران اجرا کردیم ، در نوع خود یک حرکت ویژه بود و چون همیشه در لیست نوبت علم کوه یک عده اسم نویسی کرده اند برای همین برای یکعده تولید اگزما کرده بود که چرا فلانی برای این برنامه انتخاب شده بود ...

 

ادامه مطلب ...