یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

خود_ابلهی !!

 

دانایی ، وقتی سراغ آدم می آید ( آدم وقتی به دانایی می رسد ! ) که دست بلاهت آدمی ، پیش خودش ، رو شده باشد !!؟ تا وقتی آدم سرگرمِ حماقت های روزمره اش می باشد ، حرف زدن از انواع دانایی عبث ترین کارهاست ...

 

فیسبوق !!

 

دیشب رفتم و فیسبوک را باز کردم ببینم چه خبر است !؟ یک رمز ورودی را همینجوری وارد کردم و خیلی خوش بحال شدم که گرفت (!) و با چند پرسش و پاسخ به صفحه اصلی رسیدم ...

   ادامه مطلب ...

بی مرحمت شده ایم!!

 


اولین ماه پائیز در حال تمام شدن هست و هنوز نم بارانی بر سرمان نباریده است !!  نمی دانم عصر رحمت به سر  رسیده است (!؟) یا کوپن مرحمت ما تمام شده است (!؟)

 

با سهراب ...


" سهراب سپهری " را می شود دائما همراه داشت و دائما خواند ... ولی دریغا که آشنایان همیشه آدرسش را غلط نشان دادند تا برای خودشان جا باز بکنند !! ... شعر سهراب از آن دسته شعرهاست که از شدت زلالی (!) رسوب نمی کند و می شود حتی برای قرن های آینده هم از آن استفاده کرد و آیندگان شاید ، در غیاب کارشناسان قورباغه ای ( دوزیست !) ، آن را بهتر بخوانند و بفهمند ...

 

ادامه مطلب ...

وراجی !!

 

رفته بودم بازار و سری به یکی از دوستانم زدم ، قیافه اش چیز دیگری نشان می داد و خودش هی به خاکی می زد !! کمی بعد متوجه شدم انگار در قسمت رمزارزها (!) کمی اوضاع باب میلش نبود !!

   ادامه مطلب ...