یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

انتهای تابستان !!

 

داشتن همسایه ی بد ، بدترین تهدید برای آرامش زندگی می باشد ... به هم ریختن آسایش ، مخصوصا  این روزها ، چیز غریبی نیست و مردم با آن کنار آمده اند !! ولی به هم ریختن آرامش هیچ وقت  قابل عادت کردن و کنار آمدن نیست !!! از وقتی با نورا خانیم در یک اتاق شریک و همسایه شده ایم ،روزگارم را سیاه کرده است !؟

 

ادامه مطلب ...

گنده گوئی !!

 

گُنده گُنده حرف زدن خودش آدابی دارد که باید رعایت بشود و اگر رعایت بشود می تواند تا حد یک اثر بزرگ هم پیش برود و مثلا بشود شاهنامه ی فردوسی (!) که ما در زمان مدرسه به آن می گفتیم قاسدان نامه فردوسی !! قاسدان دئماخ تقریبا چند درجه بالاتر از دروغ گفتن بود و می رفت دو پله بالاتر از چاخان می نشست !!

   ادامه مطلب ...

روزی بنام شهریارسخن ...

 

۲۷ شهریور، روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار

 

استاد شهریار,روز شعر و ادب پارسی,زندگی نامه استاد شهـریار

 
برای ما شعـرا نـیـست مـردنی در کـار               کـه شعـرا را ابـدیـت نوشـته اند شعـار

  

ادامه مطلب ...

این روزهای بی فراغت ...

 

یک زمانی در تلویزیون پیرمردی را نشان می داد که اصلا یادم نمی آید موضوعش چی بود ولی پیرمرد عیالوار در ضمن حرفهایش شعری خواند و یا نقلی کرد که اگر حافظ هم اندازه ی من عیالوار بود !! یک دست اش به سرش بود و دستی از گرسنگی بر شکمش و فرصت نمی کرد بنشیند و اینهمه شعر زیبا درست بکند !!

  

ادامه مطلب ...

ویکند !!

 

 نیم روز پنجشنبه را در خانه بهمراه نورا بودم ... سر و کله زدن با بچه یک تمرین نفسگیر برای تقویت حوصله و بالا بردن صبر است !! اصولا کودک مخصوصا وقتی خیلی کوچک است ، چیزی نمی خواهد ؛ یعنی نمی تواند بخواهد ! و این تعهد بزرگتر است که برایش وظیفه تعیین می کند که چه لازم دارد!!؟  چه باید بکند !!؟

 

کاش بزرگترهای این کشور هم کمی تعهد اجتماعی داشتند و آن وقت به جای اینکه آن ابتر بیاید و از کرامت ارباب رجوع حرف بزند !! و یا آن ابله بیاید و از میز خدمت برای مردم حرف بزند !! بیایند و بدون اینکه کسی بیاید و شکایت بکند (!) خود به وظایفی که دارند عمل بکنند ...