-
میلاد شاه مردان مبارک
سهشنبه 23 اردیبهشت 1393 00:10
-
روز مرد مبارک ...
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 23:40
-
پرنسس فوتو آمد ...
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 12:42
چند پست قبلی نوشتم که اوقات فراغتی هم که نداشتم فول تایم پر شده است و استراحت یعنی همان بیست دقیقه چرتی که توی ماشین می زنم ، خواب های شبانه هم که غالبا در دیروقت ها صورت می گیرد پر از انواع خواب های خسته کننده شده است ... دیروز هم عصر از سر کار رفتم کارگاه دوستم ، خارج شدنی از کارخانه باران می آمد ، کمی بعد قطع کرد...
-
صادرات فرهنگی ...
یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 12:30
عصرانه های دلمشغولیمان را رفتن به کارگاه دوستی پر کرده است که در کار حکاکی و برش با لیزر است ، در کنار کارهای عمومی و تزئینی که برای فروش عرضه می شود ، قسمتی هم به دلمشغولی های ما بدل شده است و کارهای فرهنگی در آنجا صورت می دهیم جمع آوری و طبقه بندی و آماده سازی برخی جملات و اسامی و نمادهای دینی هم در این راستا صورت...
-
توهم
شنبه 20 اردیبهشت 1393 23:08
-
نکته
شنبه 20 اردیبهشت 1393 00:45
-
حکمت تائو ...
جمعه 19 اردیبهشت 1393 16:11
-
شب نشینی ...
جمعه 19 اردیبهشت 1393 11:03
دیروز صبح با یکی از همکارها سر یک موضوعی بحث داشتیم و کلا دوپا در یک کفش کرده بود و ... گفتم : " تو اگر چیزی را نمی دانی بهتر است بصورت سوال مطرح بکنی ، وقتی بصورت بحث مطرح می کنی ،مثل این است که در مورد آن اطلاعات داری ، خاصیت بحث هم جدای از خاصیت سوال است ... " عصر وقتی خانه رسیدم و کامپیوترم را باز...
-
!!؟؟!!
پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 01:01
-
...
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 07:44
-
دری ، وری ...
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 00:19
امروز یکی از همکارها طبق معمول دعای معروف و کم اجابت " خدا برساند یک خروار پول برای من ، یک جو عقل برای تو " را می خواند !! گفتم : " از این طرف که سبک و سنگین می کنم یک جو عقل از یک خروار پول بهتر است ولی از آن طرف می بینم یک خروار پول می تواند راه زندگی آدم را کج بکند ولی تمام که شد آدم می تواند برگردد...
-
" عزیز نسین "
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 12:25
-
نکته
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 00:15
-
توهم
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 23:28
-
پارک مینیاتور
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 19:05
چند روز پیش فوتورافچی تماس گرفت که سر کوچه تشریف دارد و خواست که باتفاق هم ددر شهری برویم ... اولین مقصدی هم که داشتیم سر زدن به " پارک مینیاتور " بود ... ماکت مسجد کبود تبریز این پارک در انتهای پارک " آنالار ،آتالار " ساخته شده است و سازه های مشهور شهر بصورت ماکت در آن گرد آورده شده است ، حالا...
-
...
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 20:30
-
روزهای بهشتی ...
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 19:47
این روزها بیشتر حرف زدنم می آید تا نوشتن ... یعنی بخواهم اینهمه را بنویسم چه می شود !! مخصوصا عصرها از ساعت 19 تا 24 شب شدیدا ترافیک مشغله دارم ...
-
خط گلدانی ...
شنبه 13 اردیبهشت 1393 20:05
آدم اگر بجای حرف از گلدان استفاده بکند ، همه ی جمله هایش زیبا می شوند ...
-
موسیقی دیگر " لطفی " ندارد ...
جمعه 12 اردیبهشت 1393 16:40
مهم این نیست که یکی چقدر به خود آدم نزدیک یا دور باشد ،مهم این است که چقدر به دل آدم نزدیک یا دور باشد !! البته این تعریف برای کسانی ست که دلشان یک جا بند است و شامل گروه " بی دل " و " دل داده " و ... نمی شود !! امروز در خلاف جریان هزار جمعه ی گذشته (!!!) رفته بودم کارخانه ، هم کار داشتم و...
-
توهم ...
جمعه 12 اردیبهشت 1393 00:48
-
تا دیشب ...
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 14:55
دیروز را مرخصی رد کرده بودم تا کمی به مشغله های عقب مانده برسم ولی مگر این مشغولیت ها می گذارند که آدم به مشغله هایش برسد ... از حوالی ساعت 8 صبح تا دمدمای عصر پای کامپیوتر بودم و کارهایی که اصلا در برنامه نگذاشته بودم را تمام می کردم ... اولین چیزی که بفکرم رسید ،تبدیل عکس برج میلاد به طرح خطی بود ،برا یاینکه بشود...
-
...
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 23:45
-
روزگار چرتی ...
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 23:24
دیروز بعد از ظهر قرار بود بروم کارگاه دوستم که با لیزر کار طراحی و برش روی چوب دارد ، محل خوبی برای گذشت زمان است ، ظرافت کار و نظام هندسی زیبایی که در تولیدات این کارگاه است آدمی را چنان مجذوب می کند که گذشت زمان را حس نمی کند ، مخصوصا هم آدم هوس بکند پشت کامپیوتر بنشیند و یک طرح کار بکند ... یک کاری پیش آمد و مجبور...
-
داستان آهو
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 16:42
صیادی، یک آهوی زیبا را شکار کرد و او را به طویله خران انداخت. در آن طویله، گاو و خر بسیار بود. آهو از ترس و وحشت به این طرف و آن طرف می گریخت. هنگام شب مرد صیاد، کاه خشک جلو خران ریخت تا بخورند. گاوان و خران از شدت گرسنگی کاه را مانند شکر می خوردند. آهو، رم می کرد و از این سو به آن سو می گریخت، گرد و غبار کاه او را...
-
حواس ...
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 12:47
برای چندمین بار قند را توی دهانم خوردم و تمام کردم ولی هنوز چای ام روی میز مانده است ، با این حواس جمع برای هر دقیقه زنده بودن باید ساعت ها شکرگزار بود !!
-
توهم
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 13:24
-
...
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 00:22
-
از کجا به چی نگاه کردن !؟!؟
شنبه 6 اردیبهشت 1393 21:33
به یکی می گویی دل شیر داری ، سینه را از هوا پر می کند عینهو بالن ، سر و گردن تکان می دهد و انگار که مادرزاد شیر بود و تریپ سلطان جنگلی می گیرد ... ولی وقتی به همان آدم می گویی مثل سگ وفادار هستی ، چهره درهم کشیده سگرمه هایش می رود توی هم و نگاهش معنی سگ خودت هستی می دهد !!! حالا یکی بیاد به این آدم حالی بکند که منظور...
-
هزینه کردن
شنبه 6 اردیبهشت 1393 13:22
ما همیشه در حال هزینه کردن هستیم ، حتی زمانی که داریم درآمد کسب می کنیم !!! ما هزینه می کنیم برای افزایش دانایی خود یا برای اتلاف هایی که نادانی خودمان و دیگران بوجود می آورند ؛ تا زمانی که مابین دانایی و نادانی قرار گرفته ایم این هزینه کردن ادامه خواهد داشت ، به یک عبارت ساده تر ؛ همیشه ... یکی از همکاران قبض گاز...
-
اندر حکایت ...
جمعه 5 اردیبهشت 1393 20:55
می گویند ، روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه ی مولانا رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوار هستی؟! شمس پاسخ داد:بلی. مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهمیدی برای من شراب...