-
عید مبارکی ...
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1400 09:49
روزهای خاص همیشه خوب هستند ، حداقل این است که ما را از گرفتاری ها و عادات روزمره رها می کنند !! اگر کار خاصی هم نکنیم ، همانقدر که فکرمان فکر می کند که روز خاصی هست برای کفایت حداقلی خوب است !! سیاسی شدن یک حالتی بیمارگونه است که می تواند جوانب مختلفی از زندگی انسان ها را تحت تاثیر خودش قرار بدهد !! متاسفانه مردم...
-
روزهای بارانی !!
شنبه 18 اردیبهشت 1400 09:24
بعد از اینکه مردم کلی پشت سر ابرها حرف درآوردند و از بی آبی شکایت کردند و حتی تئوری جنگ آب دوباره قوت گرفت !! و ایضا کارشناسان خیلی برجسته دوباره از بحران آب حرف زدند !! چند روزی هست که به کوری چشم برخی از صاحب نظران (!) و به روشنی چشم امیدواران (!) مرتب باران می بارد !! دیروز عصر چنان بارشی داشتیم که شدتش خبر از...
-
نورائیات !!
سهشنبه 14 اردیبهشت 1400 00:54
امشب نورا چادر نماز مادرش را آورده بود پیش مامانش ، که ببند به سر من ، می خواهم الله اکبر بخوانم !! و بعد دنبال بابایش می گشت تا ازش عکس بگیرد !! بچه های دهه نودی هستند دیگر ... خیلی ها ، همین سی چهل سال پیش ، تا زمان سربازی رفتن و گواهینامه گرفتن و احیانا عکس دار کردن شناسنامه ، عکسی از خودشان نداشتند !! حالا بچه ها...
-
روزگار اردیبهشتی
جمعه 10 اردیبهشت 1400 12:44
چند وقتی هست که فرصت نوشتن ندارم ... اتفاقا موارد زیادی برای درج کردن داشتم ! با اینکه اتفاقات این روزها بیش از حد تکراری شده است ولی زندگی حتی در میان تکرارها هم چیز تکراری نست !! دور و برمان در حوالی انتخابات پر شده از انواع حرف و حدیث های مناسب این ایام !! برخی ها فکر می کنند که این اوضاع در کشور ما خوبیت ندارد و...
-
از ماست که بر ماست ...
سهشنبه 31 فروردین 1400 20:49
دیروز ماست خوردم از نوع اورجینالش ، و کمی حالم خوب نبود ؛ آن هم ازنوع اورجینالش !!! ولی بقول سهراب که می گفت : ریه های لذت ، پر اکسیژن مرگ است ... برخی لذت ها ارزش کمی دل درد کشیدن دارد ! فقط نمی شود با هر کسی دردِ دل کرد !! شاید شما هم از آن دسته فرستنده ها و گیرنده های فیلم های موجود در فضای مجازی هستید !! برخی ها...
-
این روزها ...
دوشنبه 30 فروردین 1400 21:41
یکی از برنامه های ماه رمضان برای آدم های بی برنامه ، کلافگی شدید است !! مخصوصا در برخی ساعات و منجمله در ساعت عصرگاهی !! و یکی از مواردی که کلافگی را تشدید می کند ، بدخوابی است !! البته این روزها بدلیل گرمی بازار کرونا ، و تعطیلی های عمومی و گاه جسته گریخته (!) حجم بزرگی از اوقات بطالت که در ساعات روزمره، پخش و پلا...
-
عصرانه گردی ها !
یکشنبه 29 فروردین 1400 19:30
حال هوا که خوب باشد ، حال ما هم خوب می شود !! خسته شدیم از بس در خانه نشستیم و ابرهای آسمان را نگاه کردیم !! مخصوصا که اغلب این ابرها ، نازا بودند و بجای باران ، کمک حال باد بودند !! چند روزی هست که بعد از ظهرهای نزدیک عصر ، باتفاق نوراخانیم می رویم پارک و ایشان مشغول سرسره بازی می شوند؛ آنهم با چه ولعی !! و وقتی از...
-
ممنوع یا ممنون !!
پنجشنبه 26 فروردین 1400 18:00
دیشب کمی پای تی وی بودم و اتفاقا به بازی تراکتور با پاختاکور رسیدم !! درست همان لحظه تراکتور یک گل خیلی زیبا خورد و نتیجه شد 2 - 2 !! از قرار معلوم تراکتور بازی دو - بر صفر پیش را رسانده بود به مساوی 2-2 !! و چند دقیقه بعد یک گل دیگر هم دریافت کرد و یک گل عقب افتاد !! و بالاخره به کمکِ کمک داور که آفساید را کمی نادیده...
-
اتفاقات رمضانی !
پنجشنبه 26 فروردین 1400 17:44
دیروز بعداز ظهر زنگ زدند و قرار شد برای افطار برویم خانه برادربزرگم که سهام افطار اول ماه را از مادر خریده بود (!!) و بنوعی اولین افطار بعد از فوت برادرم محسوب می شد ... خلاصه اینکه سرراه خواستم از نان-شیرینی های مخصوص ماه رمضان بخرم ، ما به آنها کمانج یا کماش می گوئیم و نمی دانم جا ی دیگر چه می گویند !؟ چون ماه رمضان...
-
موسم رمضان الکریم ...
سهشنبه 24 فروردین 1400 08:59
امروز را برخی کشورها اول رمضان اعلام کرده اند و برخی از کشورهای دیگر از فردا ماه رمضان را شروع می کنند ... بازار نقادی و تجزیه و تحلیل های معمول هم که کم کم راه افتاده است ؛ مخصوصا از طرف کسانی که روزه نمی گیرند !! دیروز عصر خانه ی مادرم بودیم و رفتم از بالکن یک نیم نگاهی به آسمان کردم ؛ شاید هلال ماه را ببینم !!...
-
زندگی های بی فلسفه !
سهشنبه 24 فروردین 1400 08:49
حکیمی در راهی می گذشت ، دید مردی سرسفره نشسته و در سفره خربزه بود و عسل !! گفت : " این دو باهم نمی سازند ! " و دنبال کار خود رفت ... کمی بعد که برگشت دید آن مرد حال خوشی ندارد و بر خود می پیچد !! گفت : " من به تو گفتم که اینها باهم نمی سازند !! " مرد گفت : " اتفاقا با هم ساخته اند تا روزگار...
-
رفتی و رفتن تو فرقی نکرد جانا !!
یکشنبه 22 فروردین 1400 08:41
من قبلا هم گفته ام که اگر یک مشاور خوب پیدا بکنم ، چند نوبت باید بروم برای جراحی روانی !! دیشب خبر رسید که فلانی فوت کرده است !! بهترین سهمی که از زندگی برده بود بالای 80 سال سن بود !! بهترین سهمی که بابت اینهمه سال به زندگی بخشیده بود را نمی دانم !!؟؟ چند وقت پیش کلاهم توی هم رفته بود ، یک عده از موقعیت اش استفاده...
-
شروع هفته با تعطیلات !!
شنبه 21 فروردین 1400 16:19
یکی از مزایای ایرانی بودن این است که اگر توی خیابان و بدون مقدمه کسی را دعوت بکنند که سوار یکی از این مینی بوس فضایی ها شده و برای چند ماه زندگی به یکی از کرات نزدیک ؛ مثلا همین مریخ برود (!) بی هیچ دردسری می تواند برود ... و شاید اصلا فرقی بین زندگی در مریخ با زندگی در ایران وجود نداشته باشد !!! و این نهایت شناور...
-
سیزده بدر ...
جمعه 13 فروردین 1400 14:30
اولین سیزده قرن جدید هیچ فرقی با آخرین سیزده قرن قبلی نداشت و هنوز سایه ی کرونا بر زمین و زمان مانده است ... پارسال این موقع خانه مادربانو بودیم و منقل موجود در بالکن در بدر کردن سیزده نقش برجسته داشت ، مراسم پرفیض جوجه کباب برگزار کردیم ... عکسهای پارسالی که زیرشان هشتک سیزده بدر بالکنی خورده بود ، دو روز گذشته...
-
نیم روزی در مسیر زندگی ...
چهارشنبه 11 فروردین 1400 11:13
دیروز حوالی ساعت 10 بود که راه افتادم طرف خانه ی برادرم ... دستگاه مان ایراد پیدا کرده است و قرار بود یک تعمیرکار بیاید !! همزمان برادرزاده از دردِ دوره ای روده رنج می برد و برادر گرفتار درد کلیه اش شده بود !! رفتم تا میدان محله مان تا با تاکسی قسمتی را بروم و بقیه را با اتوبوس های BRT !! چند گام ابتدایی را درگیر بودم...
-
گفتگوی تمدن ها !!
دوشنبه 9 فروردین 1400 10:46
می گویند: " سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است !! " خیلی سال پیش یکی از ایران رفته بود سازمان ملل و از سکوت بزرگوارانه روسای جمهور سایر کشورها سوءاستفاده کرده بود و پیشنهاد گفتگوی تمدن ها را داده بود و بعد که به خاطر تمام کردن عرایض اش که بنوعی آزاد شدن وقت دیگران بود (!) برایش کف مرتب زده بودند !! فکر کرده بود که...
-
نیمه شعبان
دوشنبه 9 فروردین 1400 10:10
عید بر منتظران مبارک باد
-
با سهراب ...
چهارشنبه 4 فروردین 1400 10:07
صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد و خاصیت عشق این است کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم آن وقت میان دو دیدار...
-
یادی از یادداشت ها !!
دوشنبه 2 فروردین 1400 10:32
امروز نیم نگاهی داشتم به نوشته های سال 99 و داشتم نقشه می کشیدم برای انتقال آنها برای مجلد شدن و رفتن به بایگانی !! مطلب زیر در 1 فروردین 99 نوشته شده بود و امروز فقط جای موش و گاو عوض شده است !! ایشالله به جای موش موذی یک گاو سودمند در راس مدیریت کشور باشد !!
-
تا سال نو !!
یکشنبه 1 فروردین 1400 09:56
بانو طبق دلخوشی های معمولش ، هر ساله مقداری سبزه بار می گذارد !! البته سالهای قبلتر لیست می گرفت که به چه کسی بدهد ولی امسال جریان فرق داشت و موکول شده بود به اینکه چه کسی تا قسمتش چه باشد !! و برای همین در روز انتهای سال قرار شد آنها را به دست صاحبانشان برسانیم !! وقتی از محدوده ی مجتمع آسمان تبریز رد می شدیم ، با...
-
خواب خوشی وقت سحر ...
یکشنبه 1 فروردین 1400 08:28
حالا که عنوان را چنین نوشتم ، بهتر است ابتدای این ترانه را ادامه بدهم ؛ روح خانم مرضیه هم از ما شاد باشد ... کاری ندارم که این شادی تاثیری هم در روندِ کلی شادی روحش داشته باشد یا نه !؟ بهرحال سالها در کوه از این ترانه ها می خواندم و برخی از دوستان به من لقب آقای مرضیه داده بودند !! خواب خوشی وقت سحر ، دیدم و یادم نرود...
-
سال پربار !!
یکشنبه 1 فروردین 1400 07:03
سلام ؛ عیدتان مبارک ... این سلام مخصوص ابتدای سال می باشد ... کتابی را ورق زدیم و صفحه ای جدید باز شد و برای ابتدای صفحه ، چه کلامی زیباتر از سلام امروز 00/01/01 است و برای آنهایی که رُند می پسندند (!) امسال تاریخ های رُندِ زیادی دارد و همین امر بشارت می دهد تولدهایی زیادی که باید در راه باشند تا آدمهای رُند و اتوکرده...
-
سال نو مبارک ...
شنبه 30 اسفند 1399 18:44
-
تهِ سال 99 !!
جمعه 29 اسفند 1399 10:13
خدا را شکر که امسال را هم سپری کردیم و البته خدا را شکرتر که مثل برخی ها کارمان به مرثیه و آه و اوف نگذشت !! ما هم عزیزانی از دست دادیم !! و فرصتهایی برایمان ممکن نشد !! ولی دلیل نمی شود که مثل برخی ها این سال را از عمرمان ندانیم و بدبختی هایمان را به آن نسبت بدهیم ... دوستانی دارم در کسوت نویسنده و خبرنگار (!) و همگی...
-
نکته
سهشنبه 26 اسفند 1399 07:19
-
همه-چیز-دان-ها !!
سهشنبه 26 اسفند 1399 06:55
بوذرجمهر حکیم ، یا همان بزرگمهر وزیر انوشیروان عادل ( البته شما هر کجا به کلمه ی عادل و عدالت رسیدید؛ می توانید شک کنید !! ، بقول اهل معرفت ، شک جائز است !! ) در مسیری می گذشت ( لابد برای افتتاح پروژه رفته بود ؛ از قدیم «قیچی افتتاح به دست بودن» هنر کارگزاران حکومت بوده است !! ) در قسمتی از مسیر می خواست سوار قایق...
-
در انتهای سال 99
دوشنبه 25 اسفند 1399 22:47
این روزها برخی ها هول شده اند و هی به قرن جدیدی که شروع می شود پیله می کنند !!! در حالیکه سالهای گذشته هم زمان های در اختیار عمر ما بوده اند و اگر به ما خوش نگذشته است و ما دست به تغییری نزده ایم قرن و هزاره هم که عوض بشود !! اوضاع مان فرقی نخواهد کرد ... این روزها سال 99 دارد بساطش را جمع می کند تا برود ... فقط ما...
-
پادگان نورا !!
جمعه 22 اسفند 1399 07:28
امروز صبح ، ساعت ۶/۳۰ ، نوراخانیم بیدار شده و همه را یکی یکی بیدار کرده است که بیدار شوید ، په په بخوریم !! توی پادگان هم ، صبح جمعه ای از این خبرها نیست ... دایی جانش را فرستاده نان تازه بگیرد ، کمی کارتون تماشا کرده است ... و حالا دارد مثل آدم بزرگ ها گردو می شکند برای صبحانه !!
-
پاره نوشت !
پنجشنبه 21 اسفند 1399 17:42
توی خانه ما از همه بیشتر نوراخانیم انگلیسی حرف می زند و آنهم در سایه کارتونی هست که تماشا می کند ؛ البته این روزها بیشتر کارتون های آنلاین می بیند !! امروز می گفت : پنک یو !! کاشف بعمل آمد که منظورش تنک یو می باشد !! و انگلیسی حرف زدن من فوق العاده بود و فوق العاده تر شده است !! === اندر جریان کار کردن روی پلنرهای...
-
داستان جدید !!
یکشنبه 17 اسفند 1399 16:54
دیشب توی خواب یک جایی رفته بودم !! حالا چراییش را نمی دانم !! و نمی دانم جریان چی بود و کمی بعد یک جایی نشسته بودم و داشتم به یک عده توضیح می دادم !! از این قسمت داستان هم چیز زیادی بیاد ندارم ! کمی بعد بیدار شدم و دوباره خوابیدم و این بار کمی وضوح خواب بالا رفته بود و شاید هم کمی بیداری به آن اضافه شده بود !! از قرار...