روزهای بارانی !!

بعد از اینکه مردم کلی پشت سر ابرها حرف درآوردند و از بی آبی شکایت کردند و حتی تئوری جنگ آب دوباره قوت گرفت !! و ایضا کارشناسان خیلی برجسته دوباره از بحران آب حرف زدند !! چند روزی هست که به کوری چشم برخی از صاحب نظران (!) و به روشنی چشم امیدواران (!) مرتب باران می بارد !!

دیروز عصر چنان بارشی داشتیم که شدتش خبر از فاجعه می داد و بعد از تماس هایی که با چند جاداشتم ، انگار در محله ما می بارید و در جاهای دیگر خبری نبود !! یعنی باران بود هاااا، ماشینی مسافر آورده بود و توی کوچه گیرکرده بود و منتظر بود باران کمی از شدت بیافتد تا مسافرش را پیاده بکند !!

چند تا فیلم و عکس از پشت پنجره گرفتم و بعد هم آماده شدیم تا برویم زیر باران کمی توی ماشین بنشینیم !! ولی باران تبدیل به تگرگ شد و باید دوباره صبر می کردیم !! مطمئنا یک جاهایی با سیل درگیر می شدند !!

وقتی از خانه بیرون زدیم ، با فاصله ی کمی از خانه ی ما ، آب سرازیر شده از داخل چمنکاری وسط بلوار تبدیل به آبشار شده بود و تمام خاک و سنگش توی خیابان ریخته بود و حرکت ماشین ها را مختل کرده بود و این نوید می داد که جاهای دیگر وضع خرابتر باشد !! سیلاب خروجی شاهگلی از اتوبان کسایی را رسما شسته بود و انگار وسط اتوبان چند کامیون سنگ و خاک تخلیه کرده بودند !! یکی هم داشت غر می زد که شهرداری و مسئولان کجا خواب هستند (!؟) ملت همیشه در صحنه ی ما فکر می کنند شهرداری و مسئولان یک چوب جادویی دارند و معجزه می کنند و اصلا نمی دانند که آنها هم از همان قواره ای بریده شده اند که اینها را هم از انجا بریده اند !!

تقریبا چند کیلومتر بطرف غرب که می رفتیم ، خبری از باران نبود و آنها فقط با دیدن ابرهای سیاه آماده بارش باران بودند !! کلانشهر یعنی همین !؟ یک گوشه ای آفتاب است و در گوشه ای دیگر سیل راه می افتد !!