کوه عینالی ( سرخاب ... عینال - زینال )

این مطلب در وبلاگ قبلی ثبت شده بود و دوستان زیادی از طریق لینکی که در وبلاگ های مختلف داشت برای خواندن آن می آمدند ، به جرات می توان گفت کسی برای نوشتن درباره عینالی اینهمه بخودش زحمت نداده است و خلاصه تر از این در مورد این کوه نوشتن شاید امکان نداشت !! سالگرد هاشم یاران باعث شد یاد این مطلب بیافتم و اینکه بدلیل مسدود بودن وبلاگ قبلی مهجور مانده است !!!

این مطلب را دوباره از وبلاگ قبلی به اینجا منتقل کرده ام باشد که مورد استفاده باشد...

یاد یاران یاد باد !! سالگرد هاشم یاران ...

ورزش بی ارزش !!

دیروز عصر رفته بودم برای تیم فوتبال کارگاهمان لباس ورزشی بخرم ، آنقدر در مغازه شلوغی کرده بودم که طرف راضی شده بود بدون پول همه را بردارم و دست زا سرش بردارم !! همه ساله در کارخانه در برخی رشته ها مسابقه برگزار می کنند که من با ماهیت برگزاری همه ی آنها مخالف هستم !! دلیل هم دارد ...
دلیل اساسی آن همان ویروسی است که در فرهنگ و ورزش جامعه ی ما بصورت خرد و کلان وجود دارد و آن عبارت است از ارضای برخی کمبودهای شخصیتی ، نه از راه افزایش آگاهی و مدیریتی و برنامه ریزی ، بلکه از ناحیه تهیه برخی مُسَکِن های موقتی از قبیل سرپرستی و خود توی چشم خلق کردن !!!

یک سر و هزار سودا ...

امشب عجب خوابهایی دیده بودم ، یکی از یکی بدتر !! شاید هم از تاثیرات داروهایی بود که خورده بودم ... قبل از خواب یک مشت دارو برای خودم تجویز کردم و همه را باتفاق هم سوار یک لیوان آب کرده راهی کردم !! 

تعطیلات سیاه ...

امروز اربعین حسینی است و تعطیل ... اما نه تعطیلی که دوست داشته باشم به ددر بروم !! دیروز و امروز هم تماسی مبنی بر رفتن به برنامه ی ددری پیشنهاد شد ولی چند تا دلیل برای نرفتن داشتم و یکی هم همین تعطیلی سیاه !!