یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

سرمای دی ...

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...

چند روز گذشته هوا واقعا سرد بود و آدم را یاد چله های سرد سالهای دور می انداخت !! البته آن زمان ها اصلا امکانات کافی وجود نداشت و آدم وقتی بیاد می آورد که با چه وسایل و لباسهایی روزگار می گذرانده تنش به لرزه می افتد !!

ادامه مطلب ...

اعتماد پناهنده و اعتبار پناهگاه !!

هر چقدر هم که ضعیف باشی ،
گاهی اوقات ، باید تکیه گاه اونایی که دوستشون داری باشی ...

...

البته برای حافظ اولش آسان بود و آخرش مشکل ، برای ما اول و آخرش مشکلات داشت !! البته اولش پر از اشکالات بود و آخرش پر از مشکلات !! عشق عینهو شکلات می ماند !! آنچه کار را خراب می کند این حرفهای اضافی هستند که اول و آخر و وسط کار می آیند !!

مخفی کاری ...

امروز مرخصی تشریف داشتم ، البته برای هر 3 روز آخر هفته نوشته بودم ولی همین یک روز را تائید کردند !! دیروز سرپایی خریدهای مربوط به نورمخفی های آپارتمان را انجام داده بودم و وقرار بود امروز دو نفر بیایند و کار را تمام بکنیم ولی نیامدند و کار برای چهارشنبه ماند !!

ادامه مطلب ...