قهرمانان توخالی !

واقعیت بزرگ این است که هیچ رسانه ای از جنس مردم نیست !؟ ولی رسانه های موفق آنهایی هستند که گردانندگان جزء در آنها ، به روحیات مردم آشناتر و نزدیکتر باشند !؟ شما صاحب رسانه ای را نمی بینید که از گذشته ی کاری خود پشیمان بوده باشد ولی خبرنگاران و فعالان خبری زیادی می بینید که اظهار ندامت می کنند !؟

قهرمان سازی یکی از شگردهای افرادی هست که می خواهند از حاشیه یک جریان بزرگ فرهنگی ، سیاسی ، ورزشی و ... کسب درآمد هنگفت بکنند !؟ آنها با در نظر گرفتن نیازهای آحاد مردم ، قهرمانانی خلق می کنند که اغلب چند وجهی هستند و مردم عادی خواه و ناخواه شیفته ی یکی از وجه های آنها می شوند و البته در ظاهر هزینه های زیادی برای این قهرمان ها صورت نمی گیرد !؟ بالادستی ها فقط چند دروغ حساب شده به هم می بافند و پائین دستی ها مبالغ بسیار کمی هزینه می کنند که اصلا به چشم نمی آید ( پول ارزشش را در مقابل هوس از دست می دهد !؟ ) ولی چون بالادستی ها چند نفر هستند و پائین دستی چند ده میلیون نفر (!) برای همین ثروت های کلانی از این خرده هزینه ها به جیب می زنند !؟

برای نمونه درآمد بازیکنانی مانند رونالدو مسی خیلی بالاست و تقریبا همه ی جهان آنها را می شناسند ولی درآمدی که این دو بازیکن برای بالادستی های خود دارند شاید ده ، بیست و حتی صد برابر درآمد خودشان باشد ... از نظر منطقی شاید درست باشد ولی منطق کاری ندارد از کدام جیب به کدام جیب می رود !؟ البته در مورد برخی ها این بزرگنمایی ها زیاد آلوده به دروغ نیست ؛ مثل همین رونالدو و مسی که توی میدان هم نشان می دهند که چیزی که در موردشان می گویند اغراق نیست !؟ ولی برای برخی ها و مخصوصا در کشور ما ، بازار دروغ و کلاهبرداری و بازی با آمار و ارقام و کلمات بسیار رواج دارد ؛ نمونه اش همین بیرانوندی که حالا به تراکتور منتقل شده است !؟ ظاهرا جدایی او از پرسپولیس به دلیل اختلافات مالی بوده است ولی در واقع پرسپولیس خودش را از دست بدشگونی او رها کرده است !؟ 

ما در ترکی مثلی داریم که خیلی کاربردی است و می گویند " سود لی قویونی سورو دن آییرمازلاز ! " ( گوسفند شیرده را از گله جدا نمی کنند ! ) و مورد استفاده اش در آنجاست که بخواهند بگویند کسی که منشاء خیر و منبع فایده است را ازدست نمی دهند ... القابی مانند "عقاب آسیا " و " بهترین پنلتی گیر آسیا " و ... این روزها بیشتر از یک شوخی زننده نیست !؟ و در واقعیت تاریخ انقضای بیرانوند یکی دو سال است که تمام شده است !!

در بازی رفت بین التعاون و تراکتور که در تبریز صورت گرفت ، علاوه بر یار دوازدهم تراکتوری ها ( هوای خیلی سرد و باد شدید ! که تاثیرش برای تیم عربستانی چند برابر بود !؟ ) بیرانوند بیکارترین فرد زمین بود و بیشتر از یکی دو توپ به او نرسید و فرصت کافی برای گند زدن نداشت !؟ هرچند تلاش مهاجمان و یکی دو بازیکن غیرتی تیم ( که آنها هم خارجی هستند ! ) به ثمر ننشست و بازی صفر صفر شد ... وضعیت تیم تراکتور در این روزها مصداق شعر پروین اعتصامی است که گفته بود : " گفت زین معیار اندر شهر ما  /  یک مسلمان هست و آن هم ارمنی ست " ... 

در بازی برگشت که درعربستان صورت گرفت نه از ننه من غریبم بازی در مورد داوری خبر بود و نه طرفداری فدراسیون و نه نفوذ سپاهانی ها در فدراسیون و داوری و ... و نه هوا آنقدر سرد بود که عربستانی ها نتوانند بازی بکنند !؟ و برای همین بیرانوند نقش پررنگی پیدا کرد و فرصتها از همه رقم مهیا بود تا بتواند گند بزند و در نهایت این " عقاب دست ساز " (!؟) نه تنها در طول بازی نمایش فاخری از خود به جا نگذاشت ، بلکه در پنالتی های آخر بازی هم هیچ نقش مفیدی نداشت و " بهترین پنالتی گیر " آسیا به هیچ گلی نه نگفت !؟ تا اینجای کار ورزشی و فوتبالی بود ولی ... چرا رسانه هایی که خودشان را برای یک صحنه ی مشکوک جر می دهند (!) در مقابل این گندزنی های مکرر بیرانوند سکوت می کنند !؟ دلیل اش این است که بالادستی ها برای فروش و سودهای نجومی از انتقال او و سایر بازیکنان برنامه دارند و نمی خواهند با زدن سر مال (!) قیمت اش را پائین بیاورند وگرنه بهتر از هر کسی می دانند که بهترین راه فرستادن این مال ( در ترکی به رده ی گاو و گاومیش ، مال می گویند ) به کشتارگاه می باشد !؟