یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

کوتاه و تامل برانگیز !

 

 امروز عصر تصمیم گرفتیم برویم و دوری بزنیم و برگردیم ... من و نورا از صبح خانه بودیم و حوصله مان سر رفته بود ... البته من یک کار طراحی هم داشتم که باندازه کافی فسفر سوزانده بودم ... قرار شد یک دوری زده و سری به لاله پارک بزنیم و برگردیم !!

  

ادامه مطلب ...

عکس و مکث !!

 

جمعه باتفاق بانو رفته بودیم بازار دستفروشان کتاب یا همان کتابفروشان دست دوم ... باغ فجر کنونی که زمانی باغی بود با نام باغ گلستان (گولوستان باغی) که یکی از شناسنامه های قدیمی تبریز بود ، این باغ را بر روی قبرستان محله اهراب ساخته بودند و جلوی در آن مجسمه رضاشاه بود !! و البته دورتادورش نرده کشی بود و ورود و خروجش معلوم ...

  

ادامه مطلب ...

روزگار مه آلود ...

 

وقتی توی مسیر مه می شود ، دید انسان محدود می شود (!) شاید بهتر است بگوئیم دید محدود می شود ، چرا که این مورد برای حیوانات هم هست !! در کوهستان در زمان هایی که مه حضور دارد حیوانات ارتفاع کم می کنند تا از مه پائین تر بیایند و ضریب خطر را برای خود کاهش بدهند !! و یااگر می توانند بالاتر می روند !! در این مواقع برای شکارچیان فرصت خوبی بدست می آید...

   ادامه مطلب ...

فرصتی برای ترک کردن ...

 

این روزها وقتی کنار کامپیوترم نیستم زیاد هم بد نمی گذرد !! کار زیادی با آن ندارم !! بعد از مدتها یک فرصت برای کاری مثل عملِ ترک سیگار دست داده است !! البته من خیلی وقت است که کار زیادی با کامپیوتر ندارم ولی کنارش هستم !!

   ادامه مطلب ...