یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

در مسیر لجاجت !!

 

من از بچگی علاقه ی خاصی به دیدن فیلم های وسترن داشتم ... و چون کمتر پای تلویزیون حاضر می شدم و اغلب توی اتاقم بودم !! مادرم از طبقه پائین صدایم می زد و می گفت : " فیلم کلاه بزرگ ها را نشان می دهد (!) "و من می رفتم نگاه می کردم !! شاید بموقعش باید می رفتم پیش یک مشاور تا ببیند دردم از کجا ناشی می شود !؟!؟ البته آن زمان ها بین طبقه متوسط و پائین تر ، مشاور رفتن اصلا تعریف نداشت !!!

   ادامه مطلب ...

فراغت اجباری !!

 

در یکی دو هفته ای که گذشت مردم طعم تلخ فراغت اجباری را مزمزه کردند ... محدود سازی ساعات کسب و کار (!) و ترددهای بیمورد و مخصوصا شبانه (!) خیلی ها را که عادت به وقت کشی داشتند را به عقربه های ساعت بست !!

   ادامه مطلب ...

یار زمستانی من !!

 

امشب خانه مادربانو هستیم ، مقررات منع تردد شبانه از این شب مانی ها زیاد خواهد داشت ، انگار همین چند وقت پیش نبود که نورا را می بردیم یکی دو خیابان می گرداندیم تا خوابش ببرد !! روزگار همین است دیگر ، روزمره ها را تبدیل به خاطره می کند ...

 

ادامه مطلب ...

چاکرا و ضد چاکرا !!

 

مطمئنا شما هم چیزهایی در مورد چاکرا ها شنیده اید ... البته برخی معتقدند که چاکراها نقاطی در بدن انسان هستند و برخی از بدن انسان فراتر رفته و معتقدند که محل های مختلفی می تواند انرژی های مثبت را در خود جمع کرده و تبدیل به چاکرا بشوند !!

  

ادامه مطلب ...

یک موعد خاص !!

 

دیروز صبح نه و نه دقیقه ی صبح توی اتوبوس بودم و هیچ اتفاقی نیافتاد !! و حتی شب هم که نه و نه دقیقه در خانه بودم و پای کامپیوتر بازهم اتفاق خاصی نیافتاد !!! و معلوم بود که این زمان نیست که خاص می شود بلکه آدمهاهستند که زمان را برای خود خاص می کنند !!

   ادامه مطلب ...