یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شترررررق !!

 

دیشب حوالی نیمه شب بود که صدای هولناکی برخاست !! البته صداهای هولناک  مخصوصا در تابستان ها در اطراف ما زیاد هستند !! ما همسایه پارک شاهگلی هستیم و نیمه های شب مردم بی تربیت و نامرتبی که از ددر شبانه برمی گردند (!) مابقی وحشیگری شان را توی خیابانها رها می کنند

  ادامه مطلب ...

حس خوب همرنگ بودن !!

 

و خلاصه اینکه بعد از یکی دو روز خبردار شدم که پلیس آمریکا یک سیاه پوست را توی خیابان و در حال بازداشت کشته است ؛ بطرز ناجور و دلخراش و خیلی وحشیانه ای (!) البته این چیزی بود که می شد توی تصویر دید !!

 

ادامه مطلب ...

ما و نگاه !!

 

اطراف ما پر است از انواع تماشاها ... ولی ما بیشتر دوست داریم روی برخی از آنها تمرکز کنیم و همین تمرکز باعث می شود تا خیلی از تصاویر را از دست بدهیم !! در خیلی موارد دیگر هم همینطور است ما وقتی مشغول کاری هستیم یا هدفی را دنبال می کنیم خیلی از جریانات اطراف را نمی بینیم ، جریاناتی که شاید در سالهای بعدتر افسوسش را بخوریم !!

  

ادامه مطلب ...

تراوشات ذهن یک مدیر مریض !

 
دیروز خبردار شدم که تصمیم گرفته اند تا ورود تورهای گردشگری و تفریحی را به مناطق جنکلی ممنوع بکنند و این تورها می توانند برنامه های خود را در کوهها و دشت های باز اجرا نمایند !؟ تا حضرات نگران از وضعیت اخلاقی و فرهنگی جامعه که نمی توانند در داخل شهرها و با وجود انواعی از نیروهای قهری ، همان وضعیتها را کنترل نمایند (!) دورادور در جنگل ها مواظب فرهنگ و اخلاق مردم باشند.

 

ادامه مطلب ...

نارنجستان دادو !!


به تماشا سوگند

و به آغاز کلام

و به پرواز کبوتر از ذهن

واژه ای در قفس است.

 

ادامه مطلب ...