یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

آخر هفته ی آبکی !!

 

پنجشنبه رفته بودم چاپخانه دوستم و مشغول بودم که ظهر بانو تماس گرفت برای برنامه ی روز جمعه و قرار بود مادرمن و مادر بانو را برداریم و برویم سرعین برای آبهای گرم آنجا !! مادر من زمستان یا تابستان فرق ندارد ، بگویی می رویم آب گرم ، اوکی را می دهد !!

  

 

من هم گفتم حالا که ld رویم سرعین ، چرا روز جمعه زیر آفتاب برویم و برگردیم !؟ پنجشنبه عصر برویم که حداقل از شبهای خنک سرعین استفاده بکنیم ... سرعین از معدود شهرهایی هست که درآمدش از آ ب و هوایش هست !؟ اصولا روستاهایی که پای قله های بلند قرار دارند ، منبع درآمدشان هم از همان قله ها می باشد !! مثلا روستای لاریجان در پای قله دماوند که مرکز آبگرم می باشد و فوق العاده جای زیبایی هست !!

 

با یکی دو تلفن کوتاه برنامه چیده شد و برادربانو هم اعلام کرد که ساعت 16 اعلام آمادگی برای حضور می کند !؟ و حوالی ساعت 5 بود که راه افتادیم ... هوا خوب بود و جاده ها خلوتتر بودند ... نوراخانیم هم که خوش بحال بود از اینکه هم دای دای اش را کنارش دارد و هم گراندمامی هایش را !! چشم اندازها بیش از حد دلنشین بودند ،مزارع گندم و جو که سبز بودند و تا یکهفته ی دیگر زرد می شدند و دورنمای کوههای اطراف مسیر !!

 

البته انسان هر قدر که سعی بکند تا مثبت ببیند و از چیزهای خوب اطرافش لذت ببرد ، مسایل ناهنجار هم سعی می کنند تا خودشان را توی چشم انسان بکنند و نگذارند که زیاد خوش بگذرد !! مثلا درابتدای گردنه صائین که مابین استان آذربایجان شرقی و اردبیل هست ، دو تریلی در حال تردد بودند و ابتدای سربالایی بود و تا 500 متر را طی بکنند که جاده تبدیل به آزادراه بشود ، چند فقره سواری خودشان را می کشتند که هرجوری هست سبقت بگیرند !! یعنی در کشور ما هیچ آمبولانسی چنین تلاشی برای سبقت ندارد ... یک سواری هم که اتفاقا راننده اش بالای 70 نشان می داد ، رسما از شانه خاکی سبقت گرفت و گرد و خاک کرد و کمی بعد با سرعت 50 تا می رفت و معلوم بود که سبقتی که گرفته بود از ناحیه رواین شخصیت اش بود نه از ناحیه عجله برای کار ضروری !!! 


یک زمانی که من حرص می خوردم از نفهمی برخی از راننده ها و ... بانو چشم غره می رفت که زیاد سخت می گیرم !! حالا چند وقتی هست که من بیخیال هستم  !! و در عوض بانو زیرلب به آنها چیزی بار می کند و چند برابر شدیدتر از من !! 

 

خلاصه اینکه باز هم شماره پلاک ها در این رابطه شاخص خاصی هستند ، اگر در جاده حیران و مسیر شمال باشید ، 90درصد سبقت غیرمجاز و سبقت زا شانه خاکی برای پلاک های 91 - 17 - 27 - 37 می باشد !! برخی ها فکر می کنند اگر بهرقیمت سبقت بگیرند (!) کم و کسر جایگاه شخصیتی شان جبران می شود !! ولی نمی دانند که آدم بودن ربطی به عقب و جلو بودن ندارد !!

 

عصر در سرعین بودیم و هوای فوق العاده ای داشت ... یعنی می شود سرعین رفت و تا صبح بیدار بود و در خیابان ها قدم زد و از دورهمی لذت برد !! جمعه من باتفاق برادربانو رفتیم استخر آبگرم ایرانیان و مادرم و مادربانو رفتند ، استخر گاومیش گولی !! استخر گاومیش گولی شناسنامه اصلی سرعین می باشد !!   از دیگر شاخصه های سرعین آش دوغ آنجاست که طرفدار خیلی زیادی دارد !! یعنی یک سرعین و اقتصادی بر اساس آب ، چه دراستخرهای آبگرمش و چه در کاسه های آش دوغش !! ولی حیف که این اقتصاد بر روال زندگی روزمره شان تاثیر زیادی گذاشته است و از چادر و آلاچیق آنها را به برجهای چند طبقه رسانده است ولی بهمان اندازه از شخصیت ساده ی قدیمی شان پائین تر رفته اند !!!

 

===

 

توی همین وبلاگ زمانی من یک نوشته ی اعتراضی داشتم به جریان حادثه قطار تبریز - مشهد که 100 نفر چنان سوختند که آزمایش DNA ، هم جواب نداد !! و یک عده اعتراض داشتند که تبریزی ها خیلی حساس هستند و به هر چیزی گیر می دهند !! و چند روز هست که همان آدمها هی دارند برای یزد تسلیت می فرستند بایت حادثه قطار یزد - مشهد !!!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد