یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ددر ممنوعه!!

 

امروز حوالی ساعت 12 بود که هوس کردیم برویم یک نیم دوری بزنیم !! خدا را شکر با این اوضاع منسجم اقتصادی ، آب توی دلمان تکان نمی خورد !! گفتیم برویم شاید هوایمان کمی عوض بشود !!

  

 

کجا برویم برای آقایان !؟ مثل چی بپوشم برای خانم هاست !!؟؟ و با هر انتخابی کمی جا برای حرف و حاشیه می ماند !!! ولی ما عزم کردیم برویم طرف جنوبی ترین نقطه ی استان ... جایی که اگر چند تا بولدزر بگذارند در عرض چند روز یک سه راهی خیلی استراتژیک بین سه استان آذربایجان شرقی - آذربایجان غربی - زنجان !! حاصل می شود !!

 

اولین عوارضی کسی با ما کاری نداشت ولی در عوارضی بستان آباد مامور گذاشته بودند و ماشین های با پلاک غیر شهرستان را جدا می کردند !! دعوت به بازگشت و در غیر اینصورت یک میلیون جریمه میکردند !! در دوسال گذشته چون جرایم مشمول عفو می شدند برای همین کارساز نبودند !؟ این بار قرار است دولت کمربند شلوارش را محکم ببندد !! من قبل از خروج از خانه در اینترنت چک کردم و دیدم یک مطلب راست و حسینی ( حداقل در ایم ایام محرم (!) ، توی اینترنت در مورد محدودیت ترددها نیست !! تردد بین استانی ممنوع است و تردد بین شهرستان هایی که قرمز هستند !! نمی دانم چرا کسی نمی تواند واضح حرف بزند !؟ شاید برای این است که فرصت زیر حرف زدن را از همان ابتدا مهیا بکنند !!

 

قسمت عمده مسیر را از طریق اتوبان تبریز - زنجان رفتیم و از فرعی شهرستان قره آغاج خارج شدیم ...مقصدمان دیدار از چشمه و احیانا از آبشار منطقه پیرسقا بود !! هوا خوب بود و جاده تقریبا خلوت !!در مورد داستان های پیرسقا ، مفصل نوشته بودم !!! چندی پیش دیدم یکی عکس گذاشته از آبشار اسرار آمیزی در منطقه بختیاری و یادم به آبشار پیرسقا افتاد و داستان هایی که عوام تعریف می کنند !! البته ایرانگردی هم دل به دل مردم داده و در تابلوی روستا نوشته است آبشار اسرارآمیز پیرسقا !!! عزیز دل برادر ، اسرار این چشمه حداقل 50 سال است که فاش شده است !!!


شهرستان قره آغاج محرومترین منطقه ی ثروتمند استان می باشد ...


آنقدر چشم انداز در مسیر هست که شوق رسیدن به مقصد را از بین می برد ...


این چشم انداز با انواعی از سبزها ... حداقل نیم ساعت تماشا لازم داشت ... چمن ها آنقدر تازه  سبز بودند که آدم به گاوها حسودیش می شد !! البته جای چند نفر را خالی کردم !! و ایضا با دیدن مزارع گندم ، زیرلب چند نفرین دیگر حواله دولت و مخصوصا نوبخت بدبخت کردم !!!


وضعیت مسیر خیلی خوب شده است ...


در زمان بندی دقیق رفتیم و برگشتیم ...

 

دو تا عکس نازیبای قابل تامل !!

 

بالای طاقی چشمه معروف منطقه ، طرف آمده تبلیغ محصول روغن حیوانی خودش را چسبانده !!! یاد مقاله یا کتابی از دکتر سروش افتادم با عنوان " سقف معیشت بر ستون شریعت "

 

اول اینکه جلوی ورودی یک روستا ، نام درج شده را با اسپری رنگ کرده اند !! مردم این مناطق و بسیاری از مناطق آذربایجان با جریان فارسیزه کردن نامهای محلی از طرف حکومت پهلوی و دکترین های نمک پروده اش در بعد از انقلاب (!) مخالف جدی هستند ... ولی چون گوش شنوایی نیست ، بار این فریادها  را آنکس کشد که از همه کس ناتوانتر است !!

فلش نوشته ای را نشانه رفته است که نوشته اند " دهیار خر است ! "

 

نظرات 3 + ارسال نظر
ترانه دوشنبه 25 مرداد 1400 ساعت 20:53 http://Taraaaneh.bligsky.com

سلام، کاش عکس هم می کذاشتین

سلام
مجال عکس نمی دهد این نوراخانیم ... البته بیشتر مشغول فیلمبرداری از او بودم و عکس مقبولی نگرفتم
اضافه می کنم

gogo سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 09:12

سلام پس جریمه ای در سفرهای استانی نیست؟

سلام
داخل محدوده استان جریمه ای نیست ... کرونای هر قوم و قبیله برای خودش هست !!

ترانه سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 16:05 http://taraaaneh.blogsky.com

سلام. ممنون از عکسها تازگی چمنها توی عکس اول کاملا پیداست. منظره بسیار زیباییه. البته که فیلمبرداری از نورا خانیم از همه اینها مهم تره.

"دهیار خر است"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد