ددر یهوئی !!

ما هم مثل خیلی از مردم همیشه در صحنه (!) می نشینیم و یهو برنامه می گذاریم و اجرا هم می کنیم و اتفاقا این قبیل برنامه هایمان خوب از آب درمیآید ؛ چون فشرده هستند و جایی برای اشتباه ندارند !! ما اهل از حالا بنشین و برای سه ماه بعد برنامه بریز نیستیم !! بلد نیستیم !! یاد هم نداده اند !!! چون بلد نبوده اند !!

 

جهت اطلاع اینکه باید واژه ی مدبر را از همه جای ایران پاک بکنند!!!؟؟ حالا چطور یا اینهمه وسواس می نشینیم و وقت می گذاریم پای سیاست و برای چند سال آینده ی سیاسی کشور برنامه می ریزیم را نمی دانم از کجا یاد گرفته ایم (!) البته ناگفته نماند که بصورت بهم ریخته ای تقریبا به همه چیز اشراف کم و بیش داریم و اینطور هم نیست که هیچی ندانیم !! ولی یک دوره ی تخصصی باید بگذرانیم ؛ مثلا دوره پازل چینی !! کوبلن بافی !! یا مکعب روبیک !!

یکی دو روز مانده به تعطیلات های ذکر شده در تقویم (!) کار من شروع می شود و حداقلبرای چند نفر باید در زمینه کجا برویم !؟ مشاوره می دهم !! خدا را شکر که این روزها اطلاعات زیادی در اینترنت هست و مردم با چند کلیک به مرز اجتهاد می رسند !! بانو برای یکی از دوستانشان از من اطلاعاتی برای سفر یک روزه و دو روزه به مقصد ارسباران می خواستند و منهم یکی دو صفحه نوشتم !! از انواع برنامه های یک روزه و دوروزه که بتوانند اجرا بکنند !! البته کسانی دنبال من می آیند که برخی چیزها برایشان مهم هست   دوست دارند رعایت همه ی جوانب را بکنند (!) و الا 90 درصد مردمهمیشه در صحنه از این بابت راحت هستند و و می روند تا چه پیش آید !! تقریبا جایی در کلیبر نمانده بود و همه جا قرق شده بود (!؟) از هتل تا خانه ی مردم !!

پنجشنبه شب در خانه مادربانو بودیم و یک صحبتی هم شد که دو روز آینده را جایی برویم (!) ولی چندان محکم نفرمودند !!! صبح جمعه رفتم نان سنگک بگیرم و از قرار معلوم همه در نوعی بدوبدو بودند !! خیلی ها از روزهای قبل رفته بودند و جامانده ها برای جمعه برنامه ریخته بودند !! پروتکل ها هم که طبق رنگ و نقشه و فرموده ها همیشه رعایت می  شوند !!

بعد از صبحانه ، اجرای برنانه ی ددر حتمی شد و برگشتیم خانه برای برداشتن وسایل مورد نیاز و راه افتادیم !! وقتی از پلیس راه شهر اهر رد می شدیم (!) ماشین کسی که به او اطلاعات و آدرس داده بودم را دیدم و به باو گفتم که زنکگ بزند و بگوید که دیر شروع کرده اند !! و تا انتهای برنامه مان به ایشان خدمات پشتیبانی می دادیم !!

تا کلیبر خوب بود و بعد از آن در تمام مسیرهای جنگلی ، ماشین روی ماشین بود !! و جمعیت زیاد یهم بهمراه تورها و با اتوبوس ها آمده بودند !! با تمام پروتکل های دلخواهی که داشتند !! و تنها چیزی که نبود رعایت پروتکل های وزارت بهداشت بود !! از مسیر قلعه بابک ادامه دادیم و رفتیم تا جاده ساحلی ارس !! و بعد رفتیم تا خداآفرین و در یک جای خیلی دنج اتاق گرفتیم و شب را ماندیم !! در چنان جایی من می توانم یکی دو ماه بمانم و چند کتاب نیمه تمام را تمام بکنم ، بدون اینکه حوصله ام سر برود !! تازه تلویزیون هم بود و بعد از مدتها که از بازیهای والیبال جهانی می گذرد بازی ایران و ایتالیا را دیدم !! و هنوز اعتقاد دارم که بازی ها را باید با صدای خاموش دید و صدای گزارشگر همه چیز دان را حذف کرد !!

چند تا تصویر می گذارم تا اگر حوصله داشتم کمی توضیح و تعریف و توصیف بنویسم !

از میانه های مسیر هوا ابری شد و خیلی هم دلچسب !! چون وسط روز بودیم !! فقط برای عکاسی نور کم آوردیم !!

و بقیه مسیر را توی مه بودیم و چندبرابر چسبید !! و البته که برای عکاسی نور کم آوردیم !!

    

خداآفرین ... مرز زنبیلان- زنگیلان ... هتل خداآفرین ... درختان انار که میوه داده بودند و تا اواخر ماه قابل چیدن می شوند !! کمی اینطرف تر در اواخر ماه موسم چیدن گل محمدی خواهد شد !!!

و بیاریم سبد ... ببریم اینهمه سرخ ، اینهمه سبز !!  ( سهراب سپهری ) و بیاریم فرغون ... ببریم دانه کاج !!

آب بازی در دریاچه سد خداآفرین !!! در این دریاچه نمی شود وضو گرفت !؟ زمانی که منطقه در اشغال ارمنی ها بود (!) دولت با آنها توافق کرده و این سد را در منطقه اشغالی که سازمان ملل هم آن را اشغالی می دانست زد (!) بعد از بازپس گیری منطقه از ارامنه (!) بجهت اینکه سد در منطقه غصبی و بدون اجازه زده شده است (!)

لک لکی در پائین !! چشم انداز قله کمچی در بالا !!

در منطقه ما به لک لک ، حاجی لک لک می گویند !!