یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

سرای میرزاجلیل ..

 

امروز گذرم از بازار سنتی تبریز افتاده بود ، به دوستم گفتم : " حالا که تا اینجا آمده ایم بیا تا سرای میرزا جلیل را هم نشانت بدهم که بعدا نگوئی ندیده ام !! " با بی میلی وارد شد ولی معلوم بود که خوشش آمده بود ... منهم چند تائی عکس گرفتم که بماند به یادگار !!

   ادامه مطلب ...

عیدی امسال را زودتر گرفتیم ...

 

خبر اصلی را کوتاه بنویسم تا بعدا کمی مفصل تر بنویسم ...

  

ادامه مطلب ...

درگیری ذهنی !!


روز جمعه را با خرید نان تازه آغازیدم و در همان اثنای رفت و بازگشت از نانوائی ذهنم درگیر بود !! قبل از دمیدن صبح بیدار شده بودم و در انباری کامپیوترم دنبال چند تا فایل می گشتم در رابطه با همان سی دی که در مورد گردشگری کار کرده بودم و بالاجبار چیزهایی که نمی خواستم را می دیدم و هر از گاهی عکسی برای دوستی می فرستادم تا موقع بیدار شدن ببیند !!

  

ادامه مطلب ...