امروز دو تن از دوستان بظاهر فهیم و در واقع خوش قلب مرا تیتر بحث خودشان کرده بودند و چون از در راه نمی دادم از پنجره وارد تنهایی من شده بودند و کلی بحث کردند تا دلایل افسردگی مرا پیدا بکنند ، آخر سر هم به نتیجه نرسیدند و دلیل اش هم معلوم بود ؛ تنها بودن دلیل افسردگی نیست !! بعد من یک سوال از آنها پرسیدم که کاش زودتر می پرسیدم ، چون بمحض طرح سوال هر کدام دنبال کار خودشان رفتند ...
ادامه مطلب ...
دیروز باز باران بود و یکریز و بی صدا می بارید ، آنکه با ترانه می بارید را فقط در قصه می توانید بخوانید ، و اگر خانه تان کلبه ای باشد در دل کوهستان شاید !! البته اگر نق و نوق اهل و عیال بگذارد ... توی شهر بزرگ صدای ماشین ها و انواع مختلفی از ناهنجاری های صوتی مجال گوش دادن به ترانه ی باران را نمی دهد !! ولی دیشب یک ددر از نوع داخلی شهری و زیر بارانی هم داشتیم و مهمتر از همه از نوع مجردی ...
ادامه مطلب ...
با خواندن عنوان پست فکرتان به کجا رفته است !؟
قدری تامل بفرمائید و بعد ...
امروز کم خوابیدم ولی زیاد بیکار و ول معطل بودم ، تا آنجا که پای تی وی هم رفتم !! راستی ما قبلا عادت داشتیم به تی وی ایران می گفتیم تلویزیون ضرغامی (!) حالا کی به جایش آمده است و این تی وی مال کیه !؟ من وقتی توی یک جمعی می گویم که تی وی نگاه نمی کنم ، جوری نگاهم می کنند انگار در خانه ی ما همیشه اخبار ماهواره پخش می شود ، بسکه مردم کافر شده اند و ما را هم به کیش خود می دانند !!
ادامه مطلب ...