مطالبه صحیح و نگاه غلط !!
یکی از نشانه های بد-فرهنگی در جامعه ما نگاه غلط به مسئله جنسیتی می باشد که تقریبا همه به آن اذعان دارند ؛ حتی کسانی که تا خرخره در این نگاه غرق می باشند !! و این نگاه غلط در محاورات روزمره و مَثَلها و داستانها و ... باندازه کافی وجود دارد !!؟
یکی از نشانه های غلط و نمودهای بدفرهنگی ما فحاشی می باشد که از نشانه های خشم و بیرون ریختن آن و گاه فروخوردن آن بشمار می آید ... ولی بکرات در جامعه دیده می شود که حتی در شوخی های روزمره و خوشمزه گی ها و خود شیرینی ها هم از این مسایل ناموسی استفاده بهینه می شود !! مثلا ما همکاری داشتیم که ابتدای صبح که برای کار برمی خواست با همکاران دیگر رفتاری می کرد تا آنها به مادر و خواهرش فحش بدهند و بعد می گفت که حالا دستمان برای کار کردن گرم شد !! و یا بین همکاران فحش دادن به بستگان و فحش ناموسی و عدم واکنش فرد مقابل یک جورایی نشانه صمیمیت بود !! حالا این همکاران غالبا تاریخ گذشته بودند و سطح سوادشان در همان حد سواد دوران بعد از پهلوی بود ، سواد بعد از دوران پهلوی شامل مدارک مربوط به نهضت سواد آموزی می شود ... ولی آنها هم صاحب چند فقره اولاد بودند و طبیعتا این بدفرهنگی را به نسل بعد از خودشان انتقال می دادند !!!
در عصر جدید هم همین الفاظ رکیک کمابیش حضور پررنگ دارند و همانقدر نشانه صمیمیت هستند و مخصوصا در جمع های مردانه بیش از حد شنیده می شوند !! و در نزاع های لفظی و گاه تن به تن ( که این مورد در این اواخر بسیار کم شده است !! ) استفاده از فحش بسیار رایج می باشد و گاه دو راننده در حالیکه خانواده هم توی ماشین هستند ، سر رعایت نکردن حق تقدم و ... چنان الفاظی به هم رد و بدل می کنند که انگار نه انگار !! و رهگذران به آنها گوشزد می کنند که حداقل رعایت خانواده خودتان را نگهدارید !!؟؟
یک دوست-آشنا-همکار در بازار دارم که هر بار با خانمش در تلفن حرف بزند ، از قیافه و لحنش معلوم می شود که پشت خط خانمش هست (!) بلافاصله بعد از قطع تلفن یک فحشی نثارش می کند !! خیلی برایم جالب است و هربار با تندی با او برخورد می کنم و اینکه این کارش فوق العاده چیپ و غلط است ولی می گوید هر وقت سیگار را ترک کردم فحاشی را هم ترک خواهم کرد !!
توهین و فحش هر دو در یک ردیف قرار دارند و توهین کمی سرسنگین تر می باشد ... یعنی با توهین ما می خواهیم منزلت و مقام کسی را بشکنیم ؛ حالا دو حالت دارد یکی اینکه با این شکستن شخصیت او را کوچکتر بکنیم و دوم اینکه تا حد خودمان او را پائین بیاوریم (!) که مورد دوم در توهین های حقوقی بیشتر کاربرد دارد و مورد اول در توهین های حقیقی !! ولی اینکه ابزار اصلی توهین در کشور ما و کشورهایی امثال ما ، جنسیت می باشد ؛ جای تحقیق و تفحص و بررسی کارشناسانه دارد ... برای ما و جوامعی مثل ما ، مورد ناموسی ارزش بالایی دارد و برای همین اولین سنگر و خاکریزی که مورد حمله قرار می گیرد سنگر ناموسی و جنسیتی می باشد که مثلا نقطه ضعف طرف مقابل باشد !!! مرحوم دایی جان می گفت اگر توی سوئد به کسی بگویی مادرت فلان کاره هست !! با تعجب می گوید ، مادرم را می شناسی !؟ و شاید یک خوشبختم هم بگوید !! ، اینجا اسم کوچک خانم کسی را بیاوری انگار آسمان به زمین آمده است !!! "
یک مورد هم هست که هم شامل قبل از انقلاب می شود و هم بعد از آن و آن اینکه حکومت ها و دولت ها چه به اصرار و چه به اکراه (!) چند قدم از ملت در رعایت حقوق زنان جلوتر هستند ... یعنی شما اگر بتوانید میانگین رفتار مردم با مسئله جنسیتی را اندازه بگیرید ، واقعیت بسیار وحشتناکی وجود دارد و نگاه به زن و نگاه جنسیتی (!) آن چیزی که در کافی شاپ ها و بین نامزدها وجود دارد (!) یک در هزار واقعیت جامعه نیست !!! و اگر هم آمار دروغ بگویند مطمئنا خود خانم ها هر روز می توانند این واقعیت را در برخورد و نگاه مردها رصد بکنند !!
حالا همین آدمها توی اینترنت راه افتاده اند و با همان الفاظ رکیک و فحاشی (!) دارند از جنسیت و زن و ... دفاع می کنند !! و فرقی هم ندارد و بعید هم نیست که عده ای که مخالف آنها هستند هم با همان الفاظ رکیک در خیابان با آنها مقابله می کنند !! اینجا بحث حق و ناحق نیست ، بلکه موردی که هست این است که با این ذهنیت غلط جنسیتی و تفکری که توی کله ی پوک این دو طرف وجود دارد (!) مطمئنا به شعاری که در دهانشان می چرخانند نخواهند رسید ...
