یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

نَقل های شبانه آذرماهی ...

 

آذرماه باشد و در تبریز باشی و مهمان باشی و یا در خانه بوده باشی با جمعی که دورهم باشند !! و حرف ها نروند سراغ واقعه 21 آذر (!!؟) 21 آذر برای آذربایجان یک روز بزرگ بود و خواهد بود ( خوب یا بدش در مزه ی زندگی امروزه مردم قابل مشاهده است !! ) چه موافقانه به آن نگاه شود و چه مخالفانه !! و چقدر زیباست اگر بشود به آن بی قصد و غرض نگاه کرد و از آن آموخت ...

  

 

ما در کشوری زندگی می کنیم که مرکز بلبشوبازاری های دنیاست !! هیچگاه روی خوشی از زندگی در آن دیده نشده است ... حال این سرزمین هیچوقت باحال نبوده است !!! همیشه مردمانشان در آینده و یا در حال می کنند !!  و البته این نتیجه ی راهیست که طی شده و می شود !! ما هرگاه حالمان خوب بوده ، با دلیل واهی یا بی دلیل واهی به همسایگانمان تاخته ایم و ملتی خونریز بودیم ؛ البته همیشه با عنوان فاتح از شاهانمان یاد کرده ایم !! بهترین شاه ایران که کوروش باشد در تاریخ دستنوشته ی خودش (!) به سه قلمرو پادشاهی اطرافش حمله کرده است و البته با عدالت (!) ... احتمالا مردمان آنجا و همچنین شاهان آنها برای کوروش نامه نوشته بودند که بیا و ما را از دست خودمان آزاد کن !! و سرزمین ما را آباد کن !! ... تا صد سال پیش نامی از کوروش نبود (!) مصلحت شد تا از سنگ نوشته هایی که در شیگاکو رمز گشائی شده بود (!) کوروش بزرگی پدید آید (!) بسیار بزرگتر از شاهانی همچون دارا و داریوش که برای خود نام و نشانی داشتند و در تاریخ دوست و دشمن (!)  ضبط و ثبتی (!) ...و چون طعمه ی جالبی برای مردم فریبی بود (!) درکوتاه زمانی به نبوت هم رسید و نامش به قرآن هم راه پیدا کرد و علاوه بر منحرفینِ زمان پهلوی (!) مجتهدینِ بعد از انقلاب هم او را از میان بلبشوهای تاریخ یافتند !!!! و ما همچنان معتقدیم که خون روی زمین نمی ماند و راه انتقام خود را پیدا می کند !! و در کدام تاریخ باندازه ی تاریخ ما خونریزی بوده است !!؟؟ و مهم تر اینکه ما همیشه در همه ی عرصه ها بوده ایم ولی هیچگاه از اشتباهاتمان پند نگرفته و از تکرار آن خودداری نکرده ایم ... شاعران مان برای مردم شعر گفته اند و از شاهان دستمزد گرفته اند و مردمان ما سرخوشانه به آنها افتخار کرده و نَقل محافلشان کرده اند !!

 

پنجشنبه ی شلوغی داشتیم ،

تا ظهر بچه داری می کردم که چیزی کم از کشورداری ندارد و بمراتب از این کشورداری که امروزه داریم بهتر و دقیقتر بود !! یعنی اگر بچه داری به روش گران کردن بنزینی باشد که هیچکس خبر نداشت ، بچه می رود توی یخچال جیش اش را می کند !!؟؟!!؟؟ در بساط ما خیلی چیزها وجود ندارد که بریزیم پای بچه مان ولی ارزشمندترین چیزمان که وقت باشد را نثارش می کنیم !!


بعد از ظهر باید به یک مراسم چهلم می رفتیم از نوع خیلی ضروری اش و بعد از آن به مهمانی که دعوت شده بودیم ... با این وضعیت ترافیکی تردد از این سر شهر به آن سر شهر واقعا خسته کننده و کلافه کننده تشریف دارد (!؟) مهم نیست مقصر اصلی کیست ، مهمتر این است که همه در این آشوب شریک هستند !! مردم حتی باید دستی به روی این فرهنگ عجیب و غریب مُرده داری بکنند ( کار سختی است و افراد زیادی از قِبَلِ آن نعمت می خورند!! ولی معضلی شده است بسی ناهنجارتر از بقیه !! ) متاسفانه چیز مفیدی هم که ما اعتقاد داریم از این مراسمات به مرده نمی رسد و چه بسا همان فاتحه هم آغشته به لعن و نفرین و غیبت و ... می شود !! مداحِ معلوم الحال هی خاندان پیغمبر را زمین زده و از رویشان اسب می دوانند(!) بلکه اشکی از مردم زمین خورده و له شده در دست مسئولان نابکار (!) دربیاورند و با این اشک درآوردن ، بدون نوبت به بهشت بروند !!! و از ان طرف هم هی ذکر کنند که فلانی فلان قدر به مسجد و هیئت و ... کمک کرده (!) و دست نیازمند می گرفته (!) خادم دربار آقا ابی عبدالله بوده ( نعوذ بالله!) و مردمی که نشسته اند با تعجب نگاه می کنند که این حرامزاده به خاطر چندرغاز پولی که گرفته (!) پشت سر عمو ، دائی ، پدربزرگ و ... ما چه می گوید !؟ این شخصی که این دارد تعرفش می کند اصلا فامیل ما نبوده است !!؟؟

 

بعد از مراسم راهی مهمانی شدیم ، این بار از شرق به غرب !! ما دیرتر از بقیه رسیدیم و البته می دانستند که باید مراسم برویم !! خانه ی دوست قدیمی بانو مهمان بودیم و البته خانواده شان هم آمده بودند !! قبلا صحبت های قدیمی مان خیلی گل انداخته بود ... ول یاین بار آنگونه نشد (!؟) یک طرف صحبت کمی زیاده از حد طرفدار 21 آذر بود !!! من هم که تاریخ می خوانم و می دانم هیچ حرکتی خالی از اشکال نیست و میانه رو بودم !! یکی دو نفری هم بودند که اصلا کاری به تاریخ و این کارها نداشتند و همین بی توجهی کمی کار را سخت می کرد ...

 

راستی در 21 آذر سال 1324 - 1324 چه اتفاقی افتاده که اینهمه سکوت به مردم تحمیل کرده است !؟!؟ البته این روزها مدارکی بیرون آمده و همه چیز را به استالین نسبت داده اند و تحرکات روس ها در آذربایجان !! ولی قبل از آن هم هیچگاه حرفی زده نشده است و البته این روزها هم کسی نمی تواند براحتی چیزی بنویسد و بگوید !؟!؟ آیا همه ی داستان، بد بود !؟ آیا همه ی داستان، خوب بود !؟ چرا کسانی نمی نشیند تا هم ا زخوب هایش بنویسد و هم از بدی هایش تا مردم بیاموزند و برای آینده ی خود تجربه ای داشته باشند !!؟؟ البته برخی هستند که هوادارند و برخی هم هستند که مخالفند !؟!؟ زیاد هم مهم نیست با چی موافق و با چی مخالفند !!

 

این روزها دیگر از سه لبریتی ها و دو سلبریتی ها خبری نیست و برخی مطالب روی دست مانده است و کسی زیر بار نمی رود !! البته دوستان خارج نشین هر از گاهی مطالبی شئر می کنند !! ولی چون حرفهایشان با زندگی روزمره و انتخاب هایشان خیلی فرق دارد چندان به دل نمی نشیند !! مثلا یک نمونه ؛ خودشان شاسی بلند میلیاردی سوار می وند و به مردم سفارش می کنند که ماشین قراضه دولتی نخرند و صدالبته به مردم دزدی یاد نمی دهند تا بی رقیب بمانند!!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد