هنوز چیزی نشده ، دو ماه از سال گذشت و نوبت خرداد آمد ... در بین ماههای سال خرداد از همه بدنام تر است و به نظر من ماه مخصوص سیاستمداران می باشد و در این ماه حتی خرده سیاستمدار هم در برنامه هایش موفق می شود ...
امروز نوراخانیم بهمراه مادرش با خانواده یکی از دوستانش در مهد؛ بنام نیلای ، قرار گذاشته اند تا به پیک نیک شهری بروند و مقصدشان هم شاهگلی بود و از کله ی صبح در حال جمع کردن وسایل پیک نیک بود !؟ خوش به حال من که تمام وسایل دلخوشی ام توی همان کوله پشتی 10-15 لیتری جا می شوند !؟ گاهی وقت ها فکر می کنم که این بچه هیچگاه به قله هایی که پدرش رسیده بود نخواهد رسید ، چون انرژی زیادی در همین کودکی از دست می دهد و اهداف پوچی برایش مهم می شوند که مقدار زیادی را مرهون بودن در کنار بچه های مختلف در مهد می باشد!
چند وقت پیش به من می گفت که وقتی بزرگ شدم باهم می رویم آمریکا ! البته من برای حرف زدن در آمریکا مشکلی ندارم ولی تو باید بروی و کمی تمرین بکنی!؟ گفتم تو بفکر مقدمات سفر باش و نگران من نباش ، من می توانم سی سال با یک " های " و " بای " سر بکنم !!
بالاخره این نهج البلاغه کار دست رئیس جمهور خواهد داد ، هر جا که موردی پیش می آید برایش از نهج البلاغه شاهد می آورند و در تنگنای ناجوری قرار می دهند ... بعد از جریان نیمه تمام بندر عباس ، حالا جریان مسافرت همان وزیره خانم (!) سر زبان ها افتاده است و رئیس جمهوری که به خاطر سفر قطب جنوب با هزینه شخصی ، معاون پارلمانی اش را عزل کرده بود ! این بار باید جوابگوی سفر کیش وزیر راه و شهرسازی باشد البته از جیب وزارتخانه !
امروز نوراخانیم بهمراه مادرش رفته پیک نیک و من فرصت طلایی دارم تا یکی از داستان هایم را جلو ببرم و شاید هم تمام بکنم ! ولی ذوق نوشتنم پریده است و فعلا با این پست دارم خودم و کی برد را گرم می کنم ...
در تلگرام برایم دو تا عکس از سال 78 فرستاده اند که برای مسابقات والیبال کارگری رفته بودیم و توی عکس تقریبا همه سی کیلو از وزن امروزشان سبکتر دیده می شوند ... و البته موهای من هم که امروزه صد درصد سفید هستند ، در آن عکس کمتر از حدود پنج درصد سفید بود ! یادش بخیر ...
دیروز شبکه افق برنامه ای داشت با عنوان « پایان اردیبهشت » ( اگر درست یادم مانده باشد ) و یکی دو تا از بچه های هلال احمر که دوستان نزدیک من هستند در آن برنامه که مخلوطی از مستند و بازسازی بود، حرف می زدند !؟ در جریان جستجو ، انگار همه برای یافتن و نجات آقای آل هاشم رفته بودند و این نشان از شدت محبوبیت او داشت ، شخصیتی که حتی رئیس جمهور ، وزیر و استاندار هم در سایه او قرار گرفته بودند ...