یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

آنچه با ما می کند دارو نهانی می کند !!

 

روح رفتگانتان شاد ، دائی فرنگ نشین ما نه تنها عادت به خوردن دارو نداشت بلکه اصلا دارو برایش تعریف نشده بود و برخلاف مادرش که همیشه یک کیف دارو بهمراه خودش داشت ،رحظی از مصرف دارو نبرده بود !! یکبار که ایران آمده بود کمی احساس سرسنگینی داشت و اطرافیانی که نشسته بودند و همه شان هم حاذق بودند (!) انواعی از دارو ها را تجویز کردند و بالاخره توافق شد که یک نصفه که البته آنهم یک سوم شد (!!) استامینوفن بخورند !!

 

 

ادامه مطلب ...

بنویسیم که خوب است !!

 

یکی دو روز است که می خواهم بنویسم ولی فرصتش جور نمی شود !! هم بچه داری و هم مهمان داری و هم اینکه گیربکس گلویم اشکال پیدا کرده است و درگیر سرفه های مردافکن (!)  هستم !!

   ادامه مطلب ...

سالی که نکوست از حوادث اش پیداست ...

 

یک جائی باید این بازی تمام بشود و نقطه از سر خط شروع بشود ... نمی شود که در کشور اینهمه کارشناس داشته باشیم و اینهمه مشکل !! همین آقایونی که وقتی دستشان از ریاست و میز و ... خالی است و کلی کارشناس تشریف دارند ؛ دیده می شود که زمانی که متصدی و متولی می شوند ، همچی هم ... نیستند !! و این برمی گردد به همان مثل قدیمی که می گوید : " کنار گود نشسته میگه لنگش کن !! "

 

 

ادامه مطلب ...