مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی ...

 

جام جهانی باشگاهای دنیا پایانی شگفت انگیز داشت ، مردی که می رفت تا اسطوره شود و نامش در قاب طلا جا بگیرد ، بیکباره سقوطی سنگین را تجربه کرد و چنان با کله بر زمین آمد که طعم جام های قبلی هم زهرمارش شد ... لوئیس انریکه !

انریکه قبل از بازی فینال و حتی در حین مسابقات هم دوست داشت توپ و تشری به برخی تیم ها بزند ؛ مخصوصا به بارسلونایی که میلیون ها قلب عاشق در هواداری اش می تپید ! و سرمست از پیروزی های پی در پی می رفت تا جام باشگاههای جهان را هم بالای سر ببرد ولی بناگاه پرده ی قَضا کنار رفت و روزگار به کوک قَدَر نشست و شد آنچه کمتر هواداری انتظارش را داشت ... سه گل در نیمه اول هدیه بازیکنان تیم چلسی به پاریسی ها بود و هر سه گل در نهایت زیبایی به ثمر رسیدند و مطمئنا انریکه مربی بزرگی بود که توانست تا آخر بازی بنشیند و سکته نزند !! اگر پاریسی ها این بازی را برنده می شدند ، انریکه تبدیل به امام زاده فوتبالی می شد !!؟

امما این بازی یک داستان دیگر هم داشت و آن حضور دونالد ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا برای دادن جائزه و مدال ها بود ... تا اینجای داستان خیلی عادی و معمول می باشد و دور از انتظار نبود ولی اینکه بعد از دادن جام ، همچنان در کنار تیم قهرمان ماند تا در تمام عکس ها حضور داشته باشد و توی چشم باشد و حتی روال شادی مرسوم تیم قهرمان در زمان بالابردن جام را هم بهم زد چون با مسایل امنیتی گارد رئیس جمهوری نمی خواند !! و بنوعی این رفتار ترامپ در لحظه ای که می توانست برایش مثبت باشد ، مصداق از آن طرف بام افتادن شد و تاثیر منفی گذاشت ... به قول شنیده ها ، تیم چلسی با فوتوشاپ ، ترامپ را در عکس هایش حذف کرده است !!

سوی سوم این داستان حضور علیرضا فغانی بعنوان داور بازی فینال بود ... فغانی که در برخی بازی ها مورد حملههای مغرضانه و جهت دار بود ، در پی مشکلاتی که در کمیته داوران کشور برایش پیش آمد به استرالیا مهاجرت کرد و تابعیت آنجا را گرفت ... قانون های من درآوردی قسمتی از مدیریت غلط و تنش زا د رکشورهای جهان سوم می باشد ، جهان سوم جایی ست که برخی ها خود را بالاتر از قانون می بینند و ادعا دارند که ملاک قانون نظر آنهاست !! مثلا برای ناصر حجازی داستان سن را پیش کشیدند تا او را کنار بگذارند و همین مورد را برای فغانی هم پیش کشیدند ، ناصر حجازی کنار کشید و تا پایان عمر سوخت و ضجه زد !! ولی فغانی بهترین گزینه را انتخاب کرد و مهاجرت کرد و ادامه داد ... مطمئنا این ادامه دادن که همراه با موفقیت بود به مذاق بالادستی های فوتبال خوشآیند نبود و از طریق رسانه هایی که در دست داشتند ، گاه و بیگاه به او حمله می کردند و این بار که فغانی برای فینال جام جهانی باشگاهها انتخاب شده بود ؛ از همان لحظه اول و همان فیلم جلسه انتخاب داور توسط کولینا ( همان کچل معروف ! ) خیلی ها دچار شکم درد حاد شدند !!؟  و در نهایت هم وقتی از دست ترامپ مدال گرفت و  حمله ها شدیدتر شد و برخی ها او را به وطن فروشی و بیشرفی و ... متهم کردند ... همان هایی که در جریان انفجار بندر شهید رجائی (!) جرات نکردند نام پسر معاون اول را ببرند ! 

بعد از جنگ 12 روزه ، کلمه بیشرف عین نان شده بود که در هر سفره ای بود و هر کسی را براحتی می شد مورد اتهام و توهین قرار داد !! رفتار فغانی را شاید برخی ها نپسندیدند که بی ارتباط به جو سازی برخی از رسانه های زیر دست برخی ها نبود (!) ولی فغانی یک فرد حقیقی بود و در این کشور افراد حقوقی بسیار زیادی بودند و هستند که برای بی شرف بودن گزینه ی بسیار مناسب تری هستند !! آنها که نااهل بودن و نامحرم بودن را در خود و رفتار خود اثبات کردند و هنوز هم از دولت حقوق می گیرند و هنوز هم دولت وظیفه دارد برایشان بادیگارد بگذارد و هنوز هم تریبون دارند !! یکی از آنها همین ناصر همتی که در دو نوبت دلا ر را از 25 به 50 و از 60 به 100 رساند و دانش آموخته اقتصاد بود و از همان ابتدا هم متولد در بستر انقلاب بود و بعد از استیضاح هم که کنار رفت ، زیاد جای دوری نرفته است و دستش به سفره انقلاب و بیت المال هزار بار از امثال فغانی نزدیک تر است !!

اینکه یک نفر در برخی بزنگاهها خود را و راه خود ار چگونه انتخاب بکند ، به خودش ربط دارد !! خوب یا بد !؟ ولی آیا کسانی که از یک مهاجر ناراحت که تابعیت کشور دیگری را قبول کرد و کسی در این سیستم بزرگ نیامد تا از حق او دفاع بکند !؟ باید جوابگو باشد و باید انتخابش جوری باشد که رسانه های مخالفش تائیدش بکنند !؟ بله ، در این کشور برخی ها مثل رشید پور هستند که لحظه ای رنگ عوض می کنند ولی آنها ژورنالیست و خیلی ارزان هستند در حد پشیز !؟ و اصلا قابل مقایسه با یک داور بین المللی سطح یک دنیا که اندازه تمام خواب و بیداری (!) امثال رشید پور در میدان دویده است ، نمی باشد !؟ 

در این دنیا ، دوست و دشمن باندازه کافی وجود دارد و نیاز نیست کسی به زور خود را بغل یکی بیاندازد تا بگوید دوستش دارد و یا بی جهت از کسی برای خودش دشمن بتراشد ... کشور محدوده ای از خاک خالی ست که با یک امضا سیم خاردارهایش کیلومترها جابجا می شوند ؛ چه در سایه جنگ و اجبار و چه در سایه بخشش ملوکانه و چه برا یاینکه گوش گربه ی نقشه درست در بیاید !! آنکه از خاک خالی وطن می سازد معنویت و فرهنگ و ارزش مردمان آن محدوده ی سیاسی است !؟ وقتی برخ یها همه چیز را برای خود و فرزندانشان می خواهند باید از بقیه باندازه بیگانه انتظار داشته باشند ... اگر اسامی دستگیرشدگان همکار با موساد در ایران را علنی بکنند ، خیلی از مثلا آقاها باید برای مثلا آقازاده هایشان ، ریش و سند بگذارند !!؟ بیخود نیست که بعد از تصویب قانون سختگیرانه برای افراد دستگیر شده ، بلافاصله درخواست بازبینی و کاهش سختی برخورد تقاضا شده بود !؟

مصراع بالا که در عنوان آمد یک شعر سنگین و خیلی شخصی هست و هر کسی می تواند با این مصراع خودش را خطاب قرار بدهد و نه شخص دیگری را ، مگر اینکه کسی به وقت ضرورت پشت یکی ایستاده باشد و به وقت نیاز دل و دستش بکار رفته باشد!!