یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

به چه می اندیشی ؟

 

بعضی ها با نظام مشکل دارند و ما با مشکلات زندگی ... شاید آن برخی ها فکر می کنند که با تغییر نظام مشکلات زندگی حل خواهد شد !؟ ولی از این منظر که ما نگاه می کنیم عمده مشکلات کشور از جائیست که به تغییر نظام ربطی ندارد !! و اعتقاد داریم نیرویی که از بیرون بیاید شاید زندگی را بتواند حل بکند ولی مشکلات را نخواهد توانست ! البته شاید آنها دنبال دایه مهربانتر از مادر می گردند ...

 

 

هر کسی زندگی خود را دارد و هر جامعه ای ظرفیت های خودش را دارد ،  مثلا جریانات سوریه می تواند برای خیلی از کشورها درس عبرت باشد ولی الزاما نسخه ی عمومی برای همه کشورها نیست ... خاورمیانه نسخه خودش را طلب می کند و در دکان کشورهای غیر خاورمیانه ای این نسخه پیچیده نخواهد شد ! همچنانچه در اوج قدرت همان کشورها در منطقه این نسخه ها پیچیده نشدند !؟سالهای سال ، انگلیس و ایتالیا و فرانسه و ... بر تمام نقاط جهان سایه همایونی خود را افکنده بودند و تغییرات اجتماعی در مقابل غارت های فرهنگی و اقتصادی ، بسیار ناچیز بوده است !

در این میان کشور ایران بواسطه برخی جنبه ها و بی جنبه گی ها ، یک کلاف سردرگم بوده و هست و تا سالهای سال هم خواهد بود ... قسمتی از این جنبه ها که شامل ذخایر زیرزمینی می باشد ، عمده عامل تنبلی ملت بوده و هست و هنوز خیلی ها اعتقاد دارند که ما وقتی نفت داریم چرا باید کار بکنیم ، ما باید جیب مان را پرپول بکنند تا برویم و فرهنگ والایمان را به رخ جهانیان بکشیم !؟ پیشروان مهاجرت هم عمدتا کسانی بوده اند که از خانواده های اشراف بودند و در کنار نشان دادن موفقیت های خود ، سعی بسیار بیشتری برای مخفی کردن عقبه شان دارند !؟ البته کسانی هم از طبقه پائین بوده اند که با بورسیه رفته اند و درس خوانده اند و محکم برای دیگران کار کرده اند و صدالبته که آنها اغلب بی ادعا تشریف داشتند !؟ قبل از پهلوی ، همه ی آدمهای فرنگ رفته و موفق با یکی دو واسطه به فتحعلیشاه بزرگ منسوب می شدند و بعد از پهلوی هم که شناسنامه آمد و هر کسی هر اسمی خواست انتخاب کرد و ظاهرا از همان شاه رشید قطع نسب کرد ولی ریشه اش از همان جا آب می خورد !؟ یعنی موفقیت  ریشه در پول پاشی آدمهایی داشت که جیبشان همیشه از همایونی پر می شد !؟ و چه بسا با هزینه موفقیت برخی از همین چهره ها می شد هزاران فرد معمولی کشور را دکتر کرد !؟ ولی در خاورمیانه باید فرقی بین رعیت زاده و ارباب زاده ها باشد ...

بعد از انقلاب و بعد از جنگ ، در سایه خیلی از امتیازات و رانت ها ، خیلی از افراد معمولی توانستند بالاتر بروند و برای همین توازن ارباب رعیتی در کشور بهم ریخت و همه به این آزادی رسیدند که آرزوهایشان را فریاد بزنند و دنبال آنها بروند و چون کریشنا گفته بود که " غم سایه آرزوست ! " در نتیجه بعد از انقلاب و با توجه به تغییرات بسیار زیاد و رفاهی که در جامعه بصورت فله ای رها شد (!) مردم با بالارفتن سطح زندگی شان ، غمگین تر شدند ... حالا خیلی ها ؛ حتی به دروغ (!) هوس همان سالهای آرام و بدون دغدغه ؛ حتی با سفره های خالی ، را می کنند !!

چند روز پیش ، اواخر تیرماه و در اوج تابستان ، رئیس جمهور یک نشستی با دانشگاهیان داشت برای مشکل کم آبی !؟ البته این نشست را می شد در زمستان سرد هم گذاشت تا فرصت کافی برای راهکارها باشد !! درچله تابستان دنبال آب گشتن ، رویاپردازی و عوامفریبیی بیش نیست !! دولتی که افتخار دارد که از مدیران خوب و لایق بهره برده و دست مدیران نالایق را قطع کرده است ، دنبال کدام راهکاری می گردد که مدیر و وزیرش نسبت به آن ناآگاه است !؟ مگر همان دانش آموخته اقتصاد و سرآمد اقتصاددان ها در عرض سه ماه دلار را سی درصد بالا نبرد ، حالا کدام اقتصاد خوانده روی دست ارشد خودش بزند و این گره کور را باز بکند !؟ مگر اینکه اعتراف بکنند که آن القاب ها دروغی بیش نبود !! در عرض چهار ماه ، چندین نوبت قیمت نان افزایش پیدا کرده است !! و اگر سال پیش دلار فردایی داشتیم ، حالا و به مدد کاردانی و تیم های کارشناسی دولت باید هر شب به سایت نان فردایی نگاه بکنیم و ببینیم فردا لواش چند خواهد شد و سنگک چند !؟ مگر همین وزیر نیرو که نتوانسته بود گلی به سر صنعت بزند ، زمستان نگفت که تلاش می کنیم درتابستان مشکل بی برقی و بی آبی را رفع بکنیم !!؟ اگر چاره شان نگرفته است ، بهتر نیست مردم باز به همان نسخه دعانویس ها و نماز باران ها برگردند و عذر وزیر با دستگاه عریض و طویلش که حقوق ماهیانه شان باندازه بودجه یک کشور کوچک است ، خواسته شود و با هم استیضاح بشوند !!

 

به چه می اندیشی !؟


دیروز عکس بالا را از رئیس جمهور در نشست با دانشگاهیان در رابطه با مشکل کم آبی دیدم ، نه اینکه من زبان بدن بلد بوده باشم ولی طرز نشستن و نگاه رئیس جمهور حرفهایی بسیار عمیق تر از حرفهایی که در نشست زده می شود را بیان می کند ... انگار هیچ امیدی ندارد که از این نشست آبی باندازه آب آن بطری که می خورند ، عاید کشور شود !! و یک چیز دیگر هم هست که ربطی به بی آبی ندارد ... نگاه رئیس جمهور می گوید که سالها در مجلس برای خودم بروبیایی داشتم و ورزش هم می کردم و هر وقت هم اوضاع خیلی شلوغ بود می رفتم پشت تریبون و چند جمله نهج البلاغه می خواندم و کسانی که روی این صندلی می نشستند را آدمهای قابلی برای ریاست نمی دانستم !؟ حالا که روی این صندلی نشسته ام می بینم که منهم فرقی با قبلی ها نداشتم ، اگر همانجا در مجلس دو تا گره از مشکلات باز کرده بودم از این وضعیت بهتر بود و باقیات الصالحات امواتم را زیر سوال نمی بردم !! مشکلات کشور فقط بی آبی وبی برقی و گرما و ... نیست ! حتی همین حقوق مورددار بازنشستگی را هم که طبق جدول از 25 تا آخر ماه پرداخت می کردند را پرداخت نکرده اند و آنهم مانده برای آخرین دقیقه ماه !!

و جالبتر اینکه رئیس آن یکی قوا فرموده است که جنگ 12 روزه ما را پنجاه سال جلوترانداخته است !؟ اگر قرار باشد مشکلاتمان هم با ما در زمان سفر بکنند چه فرقی دارد که کجای زمان باشیم !؟ کاش وضعیت مدیریتی را هم تکان می داد ...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام سه‌شنبه 31 تیر 1404 ساعت 22:30

با درود
خلاصه هم اونایی که تفنگ را تو عکس دیده اند همه چه در سیما و چه در مسجد تفسیر سیاسی می کنند و وقت و عمر ملت را هدر می دهند
البته برای آنها آب و نان دارد
وضعیت آنچنان بغرنج نیست ولی دولت اصلاح طلب عادت دارد همیشه زار بزند
و دستش هم توی جیب خلق الله باشد
خدا عاقبت ملت را با این جماعت ختم به خیر فرماید

سلام
با حرف مفت ، فقط وقت شنونده تلف می شود و گوشش اذیت می شود ... اینها به نام اصلاح طلب ، فقط وقت کشی می کنند و قدرت مدیریت و عمل ندارند ، نه اینکه کسی مانع باشد !؟
مگر خدا عنایتی بکند که ما لیاقتش را نداریم ، علاج در هشیاری و بیداری ست ... تا وقتی می شود فریب خورد همین هست و روز به روز بدتر !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد