یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

یکشنبه فینالی ...

 

ما به شانس همان اندازه اعتقاد داریم که به وجود چیزی به نام ناخودآگاه (!) اگر ناخودآگاهی هست ، پس برخی اتفاقات ندانسته سراغ ما می آیند و خوشآیندی آنها شانس ماست و بدآیندی آنها بدشانسی ما !؟

   

یکی از رشته های من دوست داشتنی در عهد نوجوانی ، تنیس بود !؟ و کمی هم دنبالش رفتم و بعد یک نصیحت گوی دلسوز از من خواست راه دیگری در ورزش انتخاب بکنم و دور تنیس را بدلایل خیلی منطقی و البته مالی (!) خط بگیرم ... من هم حرفش را گوش دادم و تا امروز که این را می نویسم ، ممنون آن راهنمایی و متشکر از بابت حرف گوش کردم خودم هستم ... بااینحال دوست داشتن من ، با ادامه ندادن قطع نشد و همیشه تنیس را دوست داشتم ... یکی از موارد جالب بین من و تنیس این است که ندانسته و یهوئی ، در جایی که فکرش را هم نمی کردم ، به فینال های تنیس می رسم و تماشای فینال های تنیس خود باندازه یک سال تنیس بازی کردن لذتبخش است !! دیروز خانه مادر بودم و بعد از ظهر تلویزیون را باز کردم ببینم چه خبر است که دیدم فینال تنیس ویمبلدون در جریان هست و فینال را جو کویچ با آلکاراز  برگزار می کرد ... یک ماراتن خیلی زیبا و تماشایی که تا تمام بشود ، پنج ساعت طول کشید !!

 

تماشاچی های دیروز مرا یاد تماشاچی های روم قدیم می انداخت که آمده بودند تا شاهد مرگ جوکویچ باشند ... مردی که در دهه گذشته همواره بر سکو بود و یکی از سه مهره بزرگ تنیس جهان بود ... یکی که خود را بازنشسته کرد ، دیگری که کم کم دارد کنار می کشد و مانده بود این جو کویچ که مردم از اعتبارش خسته شده بودند و برای شکستش دعا می کردند !! محبوبیت بلای جانش شده بود ... این قبیل رفتارها در نهاد بشر تولید می شود و ریشه در ناپاکی های طبیعتش دارد ... البته بشری که در جهان سوم زندگی می کند طبیعت ناپاک تری دارد و یا اینکه راههای مخفی کردن این ناپاکی ها مثل جهان اولی ها را بلد نیست !!؟

 

بازی به درازا کشید و زمان پخش فینال والیبال زیر بیست و یک سال جهان رسیده بود و تلویزیون با معذرت خواهی از خودش و اتاق فرمان (!) تنیس را قطع کرد و رفت به گزارش والیبال (!) نظر من این بود که زیرنویس بنویسد و یاداوری بکند که فینال را در شبکه سوم نشان می دهد و یا حتی شبکههای اول و دوم که ملی تر هستند !!؟ ولی انگار مسئولین عقلشان رسیده است که سلبریتی پروری بدون ملاحظه (!) بعدا کار دستشان می دهد و برای همین آن طرف قیف را در برنامه گذاشته اند !!؟ رفتیم سراغ والیبال و گیم اول را طوفانی برگزار کرده و ایتالیا را مچاله کردیم و در گیم دوم به همان سرعت و نسبت ، مچاله شدیم !! هر از گاهی هم تصوری از تنیس در صفحه می آمد و بالاخره فینال والیبال را ایران از ایتالیا برد و فینال تنیس را آلکاراز بیست ساله  از جوکویچ سی و شش ساله !؟

 

و کمی بعدتر از آنها فوتبال شروع شد و این بار فینال زیر بیست و یک سال فوتبال بود بین ایتالیا و پرتقال !! بازی فوق العاده زیبایی بود ، ایتالیا طبق معمول یک روزنه پیدا کرده بود و یک گل زده بود و رفته بود توی لاک دفاعی و جانانه دفاع می کرد و پرتقالی مثل کفتارهای سمج ول کن نبودند و دنبال راهی برای رسیدن به دروازه ایتالیایی ها !!

 

در نه ساعتی که پای تی وی بودم ، سه فینال جانانه پاس کردم ، از رشته های مختلف !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام چهارشنبه 28 تیر 1402 ساعت 22:16

با درود
حتما علت اینکه دنبال تنیس نرفتی
علاوه بر بار مالی
آسیب هایی است که شانه ها و ساعد بعد ها می آید بوده است
خیلی وقته مسابقات شیرجه و شنا و واتر پلو را ندیده ام
آیا از تلویزیون ایران پخش می شود ؟

سلام
در نوجوانی کسی به امراض پیری فکر نمی کند ، همان مالی !!؟
تلویزیون ایران با شنا و شیرجه مشکل فقهی دارد !!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد