صد گذاشتن !

یک اصطلاحی هست که می گویند « صدش رو گذاشته بود ! » این صد و بعبارتی نهایت تلاش و نهایت توجه و ... حدی هست که فقط خود فرد می داند و نه حتی نزدیکترین فرد به فرد ...

دیروز بازی مقابل هلند بود ، تیم والیبال ایران بعد از چند بازی خوب و البته یک شکست در مقابل تیم آلمان ، آمده بود گل بکارد وای نمی دانست که این هلندی ها خودشان صادر کننده گل هستند !؟ 

آلمانی ها یک فرهنگی دارند که انگار در صد خودشان زندگی می کنند برای همین در هر زمینه ای آنقدر اعلا هستند که جای شک برای کم فروشی نمی گذارند و البته نه تنها کم فروش نیستند ، بدفروش و ... هم نیستند !؟ حتی در دشمنی هم (!؟) و هنوز خیلی ها در ته دلشان دنبال یم هیتلر مصمم و قوی می گردند تا بیاید و صدش را بگذارد ... بنده خدا گفته بود که روزی مردمانی خواهند آمد و بخاطر کشتن یهودی های کثیف مرا تقدیر خواهند کرد و کاش می شد که من همه شان را نابود می کردم !؟

دیروز در بازی مقابل هلند ، با وجود جای خالی دو نفر از بهترین ها ... یکی دو نفر رسما داشتند بیراهه می زدند و دو گیم را به پای بچگی های خودشان به حریف دادند !؟ البته هلندی ها بهتر و جدی بازی کردند و صدشان را گذاشتند ولی می شد بازی را سه بر صفر برد !!؟

امروز برزیل با لهستان بازی داشت و تیم صدر رنکینگ را به راحتی پیچاندند ، البته لهستان خوب بازی کرد ولی یک سر و گردن بالاتر بودن به چشم می آمد ... وسط تماشای بازی یک چرت زدم باندازه یک گیم ، هم تماشا چسبید و هم‌ چرت !؟

 در کار کشور هم همینطور است ، یک عده صدشان را می گذارند ؛ بی منت !؟ و یک عده برای بیست تایی که نگذاشته اند گوش فلک را کر می کنند !؟. وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ