یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روزگارمان بد نیست ...

 

یک زمانی من در جواب برخی دوستان خارج نشین و البته صمیمی ، که حالم را می پرسیدند می گفتم :« شکر خدا ، روزگارمان بد نیست ... » یکی بود که با این جواب من می خندید و می گفت :« روزگار ندیده ای که خوب بدش را بدانی !! »

 

 

و من می گفتم :« روزگار با روزگار فرق می کند ، مثلا همین بغل گوشمان ، در ترکیه ، به باد و طوفان می گویند روزگار !! »

 

این روزها سرم خیلی مشغول است و غالب اوقاتم در اتوبوس و یا طی طریق می گذرد ، و در اثنای این طی طریق ها ، سیر سلوک هایی هم داریم که باعث رضایتمندی از زندگی ست ... و تا دلتان بخواهد در اطراف ما هم فشار گرانی هست و هزار و یک حرف پشت سر این و آن ...

 

امروز یکی آمده بود چاپخانه دوستم و افاضات می فرمود ... دو روز است که بخاطر دو فقره سفارش چاپی در چاپخانه دوستم هستم ... و کمدکم که حرف می زد رسید به مبحث حق (!؟) ... ناگفته نماند که دوبار دست به جیب شد تا سیگار بکشد که از چاپخانه انداختم بیرون ، شما بخوانید هدایت کردم برود بیرون و سیگارش را بیرون تناول نماید !!!؟ خیلی هم بهش برخورده بود  ...

 

کمی بعدتر که نمی توانست داستان حق را سرهم بندی بکند گفتم :« اغلب در کشور ما مردم از چیزهایی که می شنوند حرف می زنند و اطلاعات کافی در موردش ندارند !!؟ برای همین بهترین روش از این شاخه به آن شاخه پریدن است ... بنظر من در میان طبقات اجتماع کسانی که سیگار می کشند ، مستقیما در تضییع حقوق دیگران که اتفاقا اکثریت هستند ، نقش دارند !!؟ شاید در جامعه ما نهایتا سی الی چهل درصد دست به سیگار باشند و مطمئنا هفتاد یا شصت درصد دیگر از ناحیه آنها ناراحت و یا متضرر هستند !!! ولی کمتر روشنفکری به آن می پردازد و کمتر جامعه شناسی برایش وقت منبر می گذارد و ...ضمنا توهین و اعتراض به سیگار ، که سیگاری ها هم به آن اذعان دارند ، توهین به شعور تلقی میشود »

 

داشتن توی موبایل می نوشتم که کار پیش آمد ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد