یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

مال من !! مال تو !!

 

دیروز سرپایی رفتیم مرز سِرو در 45 کیلومتری شمال غرب ارومیه ... بعد از چند وقت  ،کمی ددرلازم (!) شده بودیم و خرید را بهانه کردیم ؛ البته بیشتر تماشا را !! بازار سرو از قدیم الایام بازار تخصصی پوشاک ترکیه ای می باشد و هنوز هم اصالتش را حفظ کرده !!

   

پارسال همین موقع ها بود که رفته بودیم آنجا و برای همین با چیزهایی که در حافظه مانده بود (!) و جهش قیمت دلار و زمینگیر شدن قدرت خرید (!) یک فضای منطقی دیگری تصور می کردیم که خدا را شکر آنگونه نبود و قیمت ها تقریبا مثل همان قیمت های پارسال بودند با این فرق که تاثیر دو برابر شدن قیمت دلار محسوس نبود ولی کاهش قدرت خرید محسوس بود !! بازار گردی و مغازه گردی کردیم و چند فقره ناقابل خرید کردیم ، بیشتر برای نوراخانیم تا خوش بحال تر بشود ... یک جفت کفش هم خریده بود و پاساژ را با آنها زیر و رو می کرد !! آنقدر آن را مال خود حس کرده بود که می خواست وسط سفره هم با آنها برود ...

 

خوش گذشتن به بچه را می توان از میزان خستگی اش فهمید ... وسط قدم زنی بعد از ظهر سرش را گذاشت روی شانه ام و خوابید ...


یکی از دلخوشی هایش این است که می آید وسایل مرا برمی دارد و نشان داده و می گوید : بابا ! و بعد با اجازه و بی اجازه مشغول می شود ... همین اعلام کردن اینکه مال چه کسی هست (!) جای شکر دارد !!

 

اینهم نوشابه خور قهار ما در حالیکه با کفش های تازه اش وسط سفره در پارک تشریف داشتند !!

 

یک چیزی که این روزهادر رفتار آدمهای جامعه ی ما بیشتر دیده می شود این است که هنوز جا برای بدبخت شدن بیشتر دارند !! هرچند ادعا می کنند که استحقاق زندگی بهتر از این را دارند ولی اصلا زحمت یک ذره خوب بودن به خودشان را نمی دهند !!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین شنبه 19 مهر 1399 ساعت 00:46 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

امشب با دخترم رفتیم مجتمع آفتاب که کمی بگردیم و حال و هوایی عوض کنیم، بقدری خلوت بود که مغازه دارها تقریبا التماس میکردن به مشتری ها که داخل مغازه بشن و از اجناسشون دیدن کنند! آدم واقعا دلش میسوخت بحالشون...

ای جانم کفشها چقدر به دلما خانیم میاد،
البته کفش صورتی ها بیشتر

خدا حفظش کنه ..
بقول مرحوم مادربزرگم: اوشاق تز بوویَر همسایا دا !!

سلام
بعله ... بعضی جاها خلوتی دلگیری پیدا کرده اند !!
دیروز هم دوباره یک جفت دمپائی زد بغلش و گفت مال نونو هستند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد