یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و یلدایی که رسید ...

 

دیشب خانه ی مادر بودیم و طبق معمول یک دورهمی نورائی داشتیم و بهانه اش را یلدا کرده بودیم ... چند سالیست که یلدا را نه یک شب که هفتگی می گیرند !! این روزها چیزی که زیاد است بزرگ خاندان !!

 

 

مردم یک شب باید باتفاق جمعی مناسب حال در خانه ی فلان بزرگِ سِنی باشند (!) و یک شب باتفاقا جمعی مناسب حال در خانه ی فلان بزرگ سازمانی (!) یک شب هم به حساب بانکی شان نگاه می کنند و می بینند خودشان باندازه ی کافی بزرگ هستند و دور خودشان می نشینند (!) و همه ی اینها بنام یلدا نوشته می شود و با اینهمه تراکنش که یلدا دارد مطمئنا هم یارانه اش قطع می شود و هم از صدقه ی دولتی خبری نخواهد بود !!

 

 

 


دیشب زنگ زدند به بانو و پرس و جو می کردند در مورد تعطیلی مدارس امروز (!) البته زیرنویس تلویزیون بخاطر آلودگی هوا در حال پخش خبر تعطیلی مدارس پایتخت بود (!) آنهم برای دو روز شنبه و یکشنبه (!) شاید هم آلودگی بهانه بود و تعطیلی بخاطر شب یلدا بود و اینکه مردم بروند و شبی به نشاط دورهم بگذرانند ...

 

ولی اینکه چرا این تعطیلی به شهرهای دیگر هم کشیده می شد جای تعجب و سوال داشت !! استیصال سیاسی برای اداره کردن کشور یعنی همین !؟!؟ وقتی همه چیز کشکی باشد این کشک باید علی السویه بین همه تقسیم بشود، تا بشود عدالت (!) ولی این عدالت کشکی است  !! دولت نمی تواند در مسایل مختلف یقه ی افراد خاص را بگیرد برای همین از چوب همگانی استفاده می کند !! بنزین را گران می کند تا مثلا مصرف کنندگان میلونرش را در فشار بگذارد و نمی داند که همان میلیونرها از این فرصت بی تدبیرانه که مسبب گرانی می شود (!) استفاده کرده و میلیاردر می شوند و مردم بدبخت که خود دولت بدبخت 61 میلیونشان را در حساب کمک معیشتی لحاظ کرده ( و برای این اعتراف جای تاسف بسیار زیاد است که 76% مردم کشور مستحق اعانه تشریف دارند!! ) هر روی بدبخت تر از قبل !!! یا می ترسد مدارس تهران را تعطیل کند و انگشت اتهام به طرف شهرداران و گردانندگان پایتخت باشد و بدبختی را عمومی نشان داده و چند شهر دیگر را نیز تعطیل می کنند تا این مورد یک مورد بدتدبیرانه دیده نشود !!

 

امروز مدارس تبریز تعطیل هستند !! و ساعت 9 از شدت آفتابی که توی چشم می زد توی راهِ خرید نان مجبور بودم با چشمان نیمه بسته راه بروم !! ولی یک آلودگی انسانی دیگر بدجوری توی چشمم بود و چون موبایلم در خانه بودم و نتوانستم عکس بگیرم ، اگر یادم بماند آن را به یک پست دیگر تبدیل خواهم کرد !!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد