آخر پائیز ...

داریم به آخر پائیز هم نزدیک می شویم ... در زندگی ماشینی و بر اساس روزمره گی ها (!) ، ارزش روزها و هفته و ماهها مثل همین رمز پویا می شود و لازم نیست آدم روی برخی روزها یا ماهها زیاد تاکید داشته باشد ... هر روز برای خودش و دیگر هیچ !! این مورد برای فصل ها  نیز صدق می کند...

برای یک شهرنشین چه فرقی میان بهار و تابستان و سایر فصول هست !! وقتی پارامترهای دیگرش جور باشند می تواند از زندگی اش در هر لحظه ای لذت ببرد و اگر موقعیت هایش جور نباشند بهارش با پائیزش چه فرقی می تواند داشته باشد !!

این روزها تب " شب یلدا " همه جا را گرفته است ... از تبلیغات های رسانه ای گرفته تا کسب و کارهای دیگر ... شاید 99% مردم توجه خاصی به مقوله هایی از این قبیل ندارند ولی بازار کسب و کار ایجاب می کند که همیشه بهانه ای برای سرکیسه کردن مردم وجود داشته باشد ... فرقی نمی کند جمعه سیاه باشد یا حراج آخر سال و یا هر بهانه ی دیگر ، مردم باید به مصرفی بودن خود ادامه بدهند ، آنهم نه به آنصورتی که صلاح خودشان باشد بلکه به روشی که بازار تعیین می کند !!

چند روز پیش بانو اشاره کردند که کاش یک جایی بود و برای دورهمی شب یلدا آدم می رفت آنجا و از این حرفها !! در سالهای قبل هم از این برنامه ها در اغلب هتل ها و رستوران ها برقرار بود ولی متاسفانه مصنوعی تر از آن چیزی می شدند که یکی مثل من پسند بکنم !! تا اینکه بالدیز خانیم سرچ فرمودند و از قرار معلوم یکی دو جا از این برنامه ها بود و مثلا در " هتل کاروانسرای یام " و " هتل پارس شاهگلی " از خواننده های مطرح شهر هم  قرار بود در آنها کنسرت داشته باشند ... هزینه را هم پرسیده بود از قرار معلوم در هتل پارس برای هر نفر ورودی برنامه حدود 250 هزار تومان بود !! یادم افتاد که شاید ده سال پیش که تور اسکی به ارزروم ترکیه بوده بودم (!) و مصارف با ژانویه بود و آغاز سال در همه ی هتل ها جشن گرفته بودند و در برخی هتل ها بین 50 تا 100 دلار هزینه ورودی بود ... با احتساب ارزش پول امروز ، چیزی حدود 600 هزار تا یک میلیون و دویست می شود !!

دیروز مغازه ی دوستم بودم و یکی از دوستانش آمده بود و تعریف می کرد که سالهای قبل برای شب یلدا کجاها رفته بود ، البته منظورش رستوران و هتل های داخل شهر بود و قیمت های غذاهای مخصوص یلدا را می گفت و من گفتم : " مهم چقدر بودن قیمت هتل ها نیست ، مهم این است که آدم به قصد چه استفاده ای برود !! برخی برای لذت بردن می روند و برخی برای دیده شدن ... "  از من پرسیدند که شب یلدا چه برنامه ای داریم و گفتم : " چند وقتیه که همه ی شب های ما شب یلداست !! " 

مثلا همین دیشب ، خانه مادرم مهمان بودیم و حوالی ساعت 10 نوراخانیم رفت روی فاز خواب ... زمان خوبی نبود !!؟ ما هم جمع کردیم و آمدیم خانه ، چشم راست من هم عفونت کرده بود و نور شدیدا اذیتم می کرد !! بین راه خوابید و در خانه هم نیم ساعتی خواب بود و یهو به صدای رژه ای که در طبقه بالا می رفتند از خواب بیدار شد و تا ساعت 2 شب نشسته بودیمو باهم بازی می کردیم ... یلدا که همش یک دقیقه با شب های دیگر فرق دارد ، شب های نورائی ما گاه دو ساعت طولانی تر می شود !!

خانه ی برادرم بودیم و دیدم خرمالوهای یکی از شاخه ها همچنان روی درخت مانده است

و اینهم از روروئک خوابیده ی نوراخانیم ... دیده اید که برخی ها آنقدر ماشین هایشان را می خوابانند که انگار دارند توی خیابان سینه خیز می روند !!