"آدم ناشی مخفی کاری را با نور مخفی شروع می کنه !!" این مثل جایگزین هزاره ی سومی مثل معروف " دزد ناشی به کاهدان می زنه " است !! وقتی همه ی نورها را برنگ سبز روشن می کنم خانه مان بوی امامزاده می دهد !!!!!
چه احساس امنیتی میکنه دختر کوچولو و چقدر احساس عجز و ناتوانی توی صورت پسره هست...
حکایت زن و مردهاست.. زن هایی که به دنبال پناهگاهی به آغوش مردانی پناه میبرند که آن مردان هم مستاصل به پناهگاهی نیازمندند اما آغوششان مامن گرمی میشه ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دلم می خواد هردوشون رو همین شکلی که هستن که محکم بغل کنم....
چه متن تاثیرگذاری نوشتین..
آخی...
منم بغل
راستی نورمخفی های آپارتمان کارش به کجا رسید؟
"آدم ناشی مخفی کاری را با نور مخفی شروع می کنه !!" این مثل جایگزین هزاره ی سومی مثل معروف " دزد ناشی به کاهدان می زنه " است !!
وقتی همه ی نورها را برنگ سبز روشن می کنم خانه مان بوی امامزاده می دهد !!!!!
آخـــــــی
حکایت زن و مردهاست.. زن هایی که به دنبال پناهگاهی به آغوش مردانی پناه میبرند که آن مردان هم مستاصل به پناهگاهی نیازمندند اما آغوششان مامن گرمی میشه ...