مغازه همسایه قدیمی نشسته بودم برای خوردن چایی و کمی احوالپرسی ... پسر جوانی جلوی مغازه اش ، سه تا چهارپایه گذاشته بود ، روی یکی خودش نشسته بود و روی دو تای دیگر دو تا سینی توت فرنگی !؟
سینی اول را ۲۴۰ می گفت و سینی دوم را ۲۰۰ ، سبد میوه ها هم در مغازه همسایه ما بود .. جعبه را روی سینی دوم می ریخت و یکی یکی در سینی اول می چید ! مردم قیمت می پرسیدند می گفت : ۲۰۰ و ۲۴۰ !؟ به قول خودش همه از سینی ۲۴۰ می خریدند و جلوی چشمهای آنها از این سینی برمیداشت و بصورت مرتب در سینی اول می چید !؟
صاحب مغازه گفت :« « این بیست سالشه و باباش چهل سال هست که می,ه فروش هست !؟ مغازه را هم فروخت و دو تا دختر را شوهر داد و خرج آنها کرد ، حالا زیر دست پسرش کار می کند و پسرش گفته هر روز دو ساعت باید بیایی و بعد به خانه بروی ! سال بعد بیایی خواهی دید که یک مغازه خریده است !؟ » گفتم :« از رفتارش معلوم است است که درک اجتماعی اش بالاست وزبان مردم را بلد است ... " گفت : " حالا صدایش می زنم بیاید ، ببین چی می پرسم ؟ " و بعد او را صدا کرد و اتفاقا خیلی هم مودب بود ... و به او گفت : " چرا این را 200 می گویی وآن را 240 ؟ " گفت : " این سینی به نرخ بابا هست و آن یکی به نرخ خودم ... به نرخ بابا بفروشم تا عصر باید اینجا زیر آفتاب باشم ، 240 می دهم و تا ظهر تمام می کنم ... کار گناهی می کنم ؟ " همسایه مان با خنده اشاره ای به من کرد و گفت : " اینها از حلال و حرام و گناه سر در میآورند من تا این سن و سال نفهمیده ام ، بذار ببینیم پسر حاجی نظرش چیه ؟ " گفتم : " خر کردن مردم که اساسا حرام است و گناه کبیره محسوب می شود ولی استفاده کردن از خریت مردم حرام نیست ولی کراهت دارد !! در این سن و سال اگر از راه کراهت نان در بیاوری مطمئنا در بزرگسالی یک حرام خور هفت خط می شوی ... در این سن و سال خوب و بد را درک کردن ، خیلی سخت است !؟ ولی بنظر من زیر آفتاب ماندن و تا عصر ماندن و به نرخ بابات ماندن شاید بهتر باشد ! خودت هم بالا نباشی حداقل سرت هم پائین نمی ماند ... "
و بعد گفتم : " یک کیلو هم به من بده ، رفتنی با خودم ببرم ! " بیرون رفت و توی نایلون یک کیلو از سینی 200 تومنی ریخت و آورد و با خنده گفت : " شد 240 ولی شما همان 200 را بدهید ! " توت فرنگی ها قد سیب بودند !؟ ناترازی به قد و قواره توت فرنگی هم رسیده است ...
از قرار معلوم پزشکیان به مکه خواهد رفت ( شاید هم عربستان ) و اتفاقا ترامپ هم قرار است به عربستان برود ( شاید هم مکه ) ، یکی برای تمتع و دیگری برای عمره ... شاید هم یک جایی در مقابل نماد شیطان بهم رسیدند ، مهم هست که روبوسی بکنند یا بهمدیگر سنک بزنند !؟ مطمئنا روی قیمت دلار هم تاثیر خواهد گذاشت و شاید هم در برنامه خاموشی برق هم موثر باشد !! سه ماه همینطور پیش بروداحتمالا خود پزشکیان را استیضاح بکنند ...
خیلی جالب بود هم قصه توت فرنگی
و مخصوصا اون قسمت آخر و رسیدن بهم در مقرر شیطان
سلام

دوستم این را خوانده و می گوید « مردم می آیند بازار برای پول درآوردن ، تو می آیی برای حرف درآوردن ! »