نسبیت
در زمان گران شدن / گران کردن ، فاصله خرید تا فروش ، باندازه یک تار مو هست و بعد از اولین استوری های بالارفتن دلار ، همه چی بیکباره و به دلخواه فروشنده یا خدمات دهنده بالا می رود ...
ولی در زمان افت قیمت دلار ، و طبیعتا ارزان شدن / ارزان کردن ، فاصله خرید تا فروش ، باندازه ی انباری ست که ششماه طول می کشد تا خریدهای قبل تمام بشوند و همه منتظر دولت هستند تا پا پیش بگذارد !؟
دلار تا هشتادهزار تومان پایین آمده ولی هنوز کسی قبول نمی کند و آن را ضعف ناشی از افت روحیه دلار می دانند و امیدوارند به وضعیت قبلی و شاید بالاتر برگردد ...
ملت دارد همه جور امتحان میدهد ؛ یک زمانی مردم می گفتند که کاش ارزانی بشود و همه چیز برگردد به وضعیت قبلی ، ولی حالا رفتار واقعی نشان می دهد که مردم دروغ می گویند و از این وضعیت بدشان نمی آید ... در این وضعیت مطمئنا بیش از ۷۰درصد وضعیت ، از طرف مردم می باشد ؛ در جهان سوم ترازوی عرضه و تقاضا برعکس کشورهای در حال توسعه ، پنجاه پنجاه نیست !!
شاید و لابد ، در گذشته هم ، اینگونه بود که مردمانی مستعد عذاب می شدند و ما چون در چهار خط ، خبر آنها را می خوانیم (!؟) فکر می حنیم شاید در لین آنها آدمهای بی خطایی هم بوده است ولی اگر گرانی و فشار اقتصادی را ظلم بدانیم ، امروزه همه در قبال آن پرونده ی خوبی نداریم و هر بلایی سرمان می آید از آثار رفتار خودمان می باشد ... برخی ها فکر می کنند اگرچه کسب نامشروع و خلافی دارند ولی در عوض روزی پنجاه بار به دولت فحش می دهند و این آن را پاک می کند !!؟
اینکه به تازگی ، در فضای مجازی منتشر می کنند که نسل ایرانیان در چند هزار سال گذشته ثبات ژنتیکی داشته است ، بیشتر از اینکه به نفع نسل جدید باشد ، هویت گذشتگان را هم زیر سوال می برد ... دزدی و دروغ و تعدی به حقوق دیگران جزو ژن های تثبیت شده ایرانیان شده است !؟
