همه ی ما شیطان را عامل اصلی در گول زدن انسان ها می دانیم و برای همین گاه و بیگاه و وقت و بی وقت به او لعنت و نفرین می فرستیم ... در حالیکه خود شیطان به این امر اعتقادی ندارد و خود را مشاور انسان در انتخاب گناه می داند و وقتی کسی او را مخاطب قرار می دهد می گوید : "من آن کار را نکردم ، تو خودت آن راه را انتخاب کرده ای !؟ "
یکی از روش های شیطان ، با توجه به اعتراف و ادعای او این است که صبر می کند تا انسان بواسطه یکی از غرائز ( طبیعی ) و یا غرایض ( ارادی ) خود ، در دوراهی قرار بگیرد و شروع بکند به مقایسه و سنجش و ازاین حرفها ، مخصوصا در زمان هایی که کار به 50+1 می خواهد بکشد !؟ ( 50+1 همیشه رخ نمی دهد و زمان هایی که انسان دارد اولین گناه هایش را انجام می دهد پدیدار می شود و در نوبت های بعدی ، تصمیم گیری و توجیه و ... در همان 90 به 10 هم امکان پذیر است !! و در حوزه سیاست شاید در 99 به 1 ؟!) در اینجا شیطان بعنوان یک وسوسه گر ، می آید و چندین راه پیش پای فکر انسان می گذارد که طبیعتا همگی منطقی و خوب هستند ولی متاسفانه فقط بعنوان تحریک کننده مغز و مکانیسم تفکر می باشند و این راه ها جوری هستند که همگی هم اندازه و با خرده اشتباهاتی همراه هستند !؟ مغز آنها را تجزیه و تحلیل می کند و خسته می شود و در عین حال برای اشتباهات هر کدام توجیه و راه حلی پیدا می کند و کمی بعد یک راه تقریبا ناجور از طرف شیطان پیشنهاد می شود که اتفاقا اشتباهات فاحشی هم دارد ، فقط یک جنبه های فوق العاده در آن نهفته است (!) و صرفا برای معرفی پیشنهاد شده است !؟ در اینجا مغز آماده برای پذیرش اشتباه (!) همه ی اشتباهات را مانند یک ورقه ی ریاضی حل می کند تا آن جنبه ی فوق العاده را بیرون بکشد و همه ی منطق اش را در راه آن به کار می گیرد و ...
یک رفتار خوب یا یک کار مثلا خیر ، نمی تواند شناسنامه یک فرد باشد و گذشته او را داک و آینده ی او را تطهیر بکند !؟ نام و معروفیتی که یک فرد بواسطه ی یک رفتار بدست می آورد متعلق به همان لحظه و شرایط همان لحظه که آن تصمیم را گرفته می باشد و نباید برای تمام عمر لحاظ گردد ... در این صورت تبدیل به یک سند فریبکارانه می شود و راهی برای سوءاستفاده !؟
عنوان های اجتماعی برای شهرهای مختلف هم از این مقوله خارج نیست ؛ یکی از شاخص ترین ها عنوان « مهمان نواز » می باشد و انگار مهمان نوازی یعنی همه دعوتید !؟ با آزادی عمل به هر ادا و اصولی که در خانه خود نمی توانید انجام بدهید !؟
« تبریز شهر بدون گدا » ، عنوانی ست که از سالهای دور برای تبریز مانده است و امروزه خیلی ها دوست دارند هی اطراف این عنوان دور افتخار بزنند !؟ در حالیکه موردی که برای گداپروری لازم است ، در تمام سطح کشور به یک اندازه وجود دارد و آن عدم ثبات اقتصادی و بیداد تورم و گرانی و رکود اقتصادی می باشد ... هر کجا که اقتصاد آتش به اختیار باشد !؟ و دولت کنترلی نداشته باشد !؟ و نتواند کف رفاه جامعه را مدیریت و پایش بکند !؟ برخی ، بصورت بدون دردسری و صرفا با استفاده از بی اخلاقی ها ( رشوه ، تبانی و ... ) با هر قدم ، صد قدم جلو می روند و یک عده با سعی و تلاش شبانه روزی ، درجا می زنند و عده ی زیادی به زیر خط فقر می روند ... در این میان هیچ راه گریزی برای یک عده نمی ماند جز اینکه دست نیاز بطرف دیگران باز بکنند ... گدا در آمریکا و اروپا هم وجود دارد !؟ و تازه تر اینکه خود گدا یک خاصیت شفابخشی در جامعه دارد و کسانیکه دست شان برای کار خیر و انفاق ( بتدریج و بواسطه وسوسه شیطان ! ) خشک و بسته میشود را تحریک به احسان می کند !؟ این حرف به معنی این نیست که نیروی انتظامی و قوه قضاییه نباید با کسانیکه از این راه بعنوان شغل پردرآمد استفاده می کنند ، مقابله جدی و حتی خشنی داشته باشد (!؟) بلکه به این معنی است که نباید با شعار گدا گریزی ، دست مستمند را کنار زد ...
در سراسر دنیا ، بنگاههای خیریه زیادی وجود دارد که ظاهرا برای کمک به مستمندان هستند ولی در لایه های بالاتر بعنوان پولشویی و فرار از مالیات می باشند و علاوه بر آن خود تبدیل به یک لانه فساد سیستماتیک می شوند ... مگر اینکه این واحدها بصورت سیستم هایی که خود سودی برداشت نمی کنند باشند و کسانیکه در آنجا خدمت می کنند بصورت داوطلبی حضور پیدا بکنند و نه بصورت حقوق بگیر !؟ این روزها جاهایی مانند کمیته امداد بیشتر از اینکه کار خیر بکنند ، بصورت سیستماتیک ، طبقه زیر خط فقر را سر و سامان می دهند و کمک حال دولت و مدیریت ضعیف اقتصادی هستند ...
تبریز این روزها به همان اندازه که سایر شهرها از گزانی و فقر معذب هستند ، درد دارد !؟ ولی جریان گدایی بصورت پیشرفته تری تبدیل شده است که ظاهرا محسوس نیست و هنوز شعار « تبریز ، شهر بدون گدا » را تقویت می کند !!؟ این زوزها یک عده برای خودنمایی ( البته خیلی تخصصی و مصداق حرکت مورچه سیاه در روی صخره سیاه !) قسمتی از دارایی های مشکوک خود را توسط یک عده دیگر که از درجاتی از همان خودنمایی برخوردار است (!؟) به دست برخی از نیازمندان می رسانند و برای همین دست نیاز و گداهای حرفه ای ، اغلب حول و حوش مجالس اغلب شبه مذهبی و مذهبی (!) می چرخند تا از این منابع استفاده بکنند ... و اگر در سطح شهر موردی از گدایی دیده شود ، مربوط به مهاجرین حرفه ای هستند که پلیس دستور برای جمع آوری دارد !! اگر این دستور به هر پلیسی در هر شهری داده شود ، گدایی در آن شهرها هم برچیده می شود !؟
آفرین یاشاسین
با درود
شیطان در سوره حشر می گه
کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ
یعنی شیطان با تمام بد ذاتی اش اقرار کرده که از خداوند می ترسد
حالا چرا با توجه به اعتقاد به یگانگی خدا در مقابل خدا ایستاد و مردم را بد بخت کرده و می کند خدا می داند