از نقطه چه می دانید ؟ اصلا از چه زمانی نیاز به نقطه حس شد !؟ کسی که خط الرسم فارسی را وضع می کرده عجب نخبه ای بوده که به جای تولید حرف خاص دیگری (!؟) ، صرفا با گذاشتن نقطه از محصولات قبلی ، تولیدات جدید به دست آورده است !؟ ر - ز - ژ یا ح - ج - خ - چ یا ... ، اگر نقطه را حذف کنیم ، تعداد حروف الفبای فارسی از 32 به 19 تا خلاصه می شود !
الفبای فارسی ، می گویند از الفبای عربی الهام گرفته شده است ! ولی توسط چه کسی ؟! یک اسمی هم آورده اند تا داستان بدون آرتیست نمانده باشد (!) ولی در پهنه ای به بزرگی ایران که از ماورالنهر تا بین النهرین گسترده بود !؟ خط فارسی چگونه بوجود آمد و همه گیر شد !؟ پیدایش یک رسم الخط چیز ساده و آسانی نبوده و نیست ... البته کمی تغییر دادن و بومی کردن ، یکی از روش های آن زمان بوده که امروزه هم رایج است ، یعنی بدون زحمت چیزی را بدست آوردن و بنام خود کردن !؟
خطوط فارسی هیچ شباهت داخلی و خارجی به خطوط دبیران در زمان قبل از ورود اسلام ندارد و چون در آن زمان فقط دبیران می توانستند بنویسند و بخواند و به طبقه خود یاد می دادند که چگونه نوشته و بخوانند ، برای همین با فروپاشی طبقاتی و چون مردم عادی اصلا دلخوشی از این طبقه مثلا فرهنگی نداشتند با چنان سرعتی از بین رفتند که انگار نبودند ، البته می توان به کمی فیلترینگ هم اشاره کرد ؛ در آن زمان ها فیلترینگ با شمشیر اعمال می شد !؟ و طبیعی ست که نباید آنچنان که برخی ها داستان سرایی می کنند ، دستان زیادی قطع شده و یا کشته می شدند ، چرا که طبقه دبیران آدمهای کج و کوله ای بودند که اهل جنگ نبودند و با یک فریاد بلند خودشان خفه می شدند ( مثل طبقه توسری خور فرهنگیان در عصر خودمان !! ) ، از طبقه جنگآوران که اهل جنگ بودند چیز خاصی دیده نشده بود ؛ آنهم مقابل چند سوار و پیاده ناقابل !؟ این روزها به کمک هوش مصنوعی تصاویر و داستان هایی ساخته می شد از مقاومت و جنگآوری های چشمگیر ، ولی واقعیت و سرعت پیشرفت در سرزمین گسترده ی ایران چیز دیگری را نشان می دهد !؟ سقوط ساسانیان در نهایت چیزی شبیه سقوط بشار اسد درسوریه بوده است !؟ ولی از قرار معلوم آنچه تسلط را ماندگار کرد ، شمشیر نبود ، الفبا و سواد و قرآن بوده است ...در هیچ برهه ای از تاریخ چنین گسترشی در زبان و فرهنگ وجود نداشته است ... در کشوری که توسط پابرهنه ها تسخیر شده است ، و بقول هواداران خارج نشین اش (!؟) کتابها سوزانده و دست ها شکسته است (!؟) فرهنگی جدید و بمراتب غنی و عمومی ( و نه صرفا متعلق به طبقه اشراف و دبیران !؟) با الفبایی جدید بیرون آمده است ... دانشمندان و نویسندگان و شعرایی که دیگر منسوخ نشده اند ... بناهای زیادی ساخته و تخریب شده اند !؟ چشمان زیادی درآمده است !؟ جنگ های بیشماری رخ داده است !؟ چپاول و یغما ، بیشترین صفحات تازیخ ایران را به خود اختصاص داده !؟ حکومت های زیادی آمده و رفته اند !؟ جالب اینکه دانشمندان بعد از آمدن اسلام هم ، همیشه فراری بودند و یا محکوم به مرگ ؟! ولی ادبیات و علم برقرار مانده و ترویج شده و به اروپا رفته و حتی از جنگهای صلیبی هم مصون مانده و حالا باعث افتخار شده اند ...
موجود تندرویی در جایی حرف می زد و گفت :« بعد از آمدن اسلام به ایران ، آنها حکمت و ادبیات ایرانی را به زبان خود ترجمه کردند و از طرف خودشان به خورد مردم دادند والا آنها که سواد این حرفها را نداشتند !؟ » گفتم :« شاید هم قبلا یک نسخه از اوستا را پیدا کرده و ترجمه کرده اند و بنام قرآن منتشر کرده اند !؟»
روحش شاد ، یک روحانی از نوع پیشنماز محله و روضه خوان در محله مان زندگی می کرد که بعد از انقلاب در دوران کهولت سن بود و از طرف فرزندان و خانواده و اهل محل لقب آیت الله گرفته بود و خودش هم خوشش آمده بود (!؟) بعد از آیت الله شدن ، هر کجا در منبر تشریف داشت ، موضوع را جوری می پیچاند و می رساند به اینکه از دست دادن عزیزان خیلی سخت است ، من خودم چند جلد کتاب نوشته بودم که حاصل عمرم بودند و در یک اتفاق یهویی آتش در کتابخانه ام افتاد و آنها سوختند و ... » این را می گفت ما یاد آتش زدن کتابخانه ها در ادوار مختلف تاریخ می افتادیم ... یک همسایه ای هم داشتیم که شیطان در او حلول کرده بود و می گفت :« آیا آن آتش فقط آن چهار جلد را سوزانده بود ، چون بقیه کتابها همچنان دست نخورده در قفسه موجود هستند !؟ »
و اممما داستان نقطه و اِعراب گذاری به زمان حجاج بن یوسف برمی گردد ، چون خواندن قرآن برای غیرعرب ها مشکل و ناممکن بود برای همین ، رسم الخط جدید که الهام گرفته از خط کوفی بود ، با گذاشتن نقطه و اعراب ، برای خوانش صحیح برای غیرعرب ها تنظیم شد و بعدها هم که قرآن با این رسم الخط متداول شده است ... حتی این رسم الخط جایگزین مناطق عرب نشین دیگر هم شد !؟ ( یعنی شمشیر عرب دست خودش را هم برید !؟)
امروز نوراخانیم ، مثلا داشت مشق می نوشت !؟ امروز ک را خوانده بودند و ما هم او را همراهی می کردیم ... وقتی ما ، مخصوصا من همراهی نکنم ، مشق را در عرض چند دقیقه تمام می کند ولی با همراهی من یکی دو ساعتی کش می آید !؟ و در ادامه باید چند کلمه ترکیبی می نوشت ؛ مثلا بادکنک و ... جالب اینکه چون می داند مادرش به چه چیزی حساسیت نشان می دهد ، اول از همه داد او را درمی آورد ، مثلا ک را از آخر به اول می نوشت !؟ و یا موقع نوشتن کلمه بادکنک ابتدا نقطه ب را می گذاشت و بعد حرف را می نوشت !؟ و من یاد نقطه افتادم ... ( نورائیات !؟)
زمان سربازی ، یک بار من نامه ای از خانه دریافت کردم ... ما را زیاد لوس و ننر بار نیاورده بودند برای همین حداقل هر کداممان ، حداقل یک نامه را در طول خدمت داشتیم !؟ نامه دو تکه کاغذ بود ، یکی را مادرم با برادرهایم نوشته بودند و یک تکه کاغذ کوچک را پدرم جداگانه نوشته و کنار نامه اصلی ارسال کرده بود ... مادرم همیشه یک جمله برای ذپران نوشتن ما در زمان مدرسه داشت و اینکه باید خط تان خوانا باشد و برای همین همه ی ما خوش خط از آب درآمدیم ولی رسم الخط پدر بر مدار ناخوانایی استوار بود و خواندنش خیلی سخت بود ، خاصه که دوست داشت برای برخی نوشته هایش نقطه نگذارد مگر اینکه ضرورتش خیلی بالا باشد !؟ یادم هست مه توی اتاق نشسته بودیم و یکی از سربازهای همیشه همراهم ، نوشته پدر را برداشت و در حال دویدن به بیرون اتاق گفت :« این را باید خودم بخوانم تا ببینم پدرش چه نوشته است !؟» گفتم :« زحمت فرار به هودت نده ، همینحا هم اکر بنشینی محال است بتوانی بخوانی !؟ » کاغذ را در دست گرفت و نگاه کرد و هی خطوط پیشانی اش زیادتر می شد و گفت :« این به چه زبانی هست ؟ چرا نقطه ندارند !؟ » یادم هست که بعدها از من خواست تا آن را بیادگار به او بدهم تا نگهدارد ... ( اینهم از خاطره )
پ ن: این مطلب در سه زمان مختلف و در موبایل نوشته شده است ؛ قبل از والیبال ، بعد از والیبال و بیخوابی شبانه (!) اگر در جاهایی تنظیمات نوشته بهم خورده باشد باید بعدا اصلاح کنم ...
با درود
مطلب جالبی بود
در انگلیسی حرف آی و جی هم نقطه دارد چرا ؟
مادر من هم در نامه نویسی تبحر زیادی در نگذاشتن نقطه داشت
خودش می گفت همیشه در دیکته تک رقمی نمره می آورده است
البته کل خانواده شون فرهنگی بودند
پدر دبیر زبان فرانسه مادر پرستار خواهر معلم خودش گواهینامه ی ششم ابتدایی
متولد ۱۳۰۶ بود اون هم در یک شهر بسیار کوچک
روش های آموزش ما با نورا خانم خیلی متفاوت بود و روشهای آموزشی ما با قبل از ما که حروف ابجد بود اصلا قابل مقایسه نیست آن هم وقتی معلم ملا باشد و مدرسه مکتب
سلام
سوادهای قدیمی واقعا سپاد بودند و بیسوادها هم باشعورتر بودند ... حالا وضع فرق کرده هر چه سواد بالا می رود بیشتر گیج می زنند ... بچه های موچک هم که خودشان ملا تشریف دارند !!
البته در انگلیسی j - i بدون نقطه حرف دیگری نمی شود و با نقطه همان یک حرف است !