استرس طلا و ارز

صد سال پیش در امریکا یک بیماری روانی بوجود آمد بنام " تب طلا " و البته خیلی هم مسری بود و بلافاصله انسان های زیادی را به دنبال خود کشید و هزاران نفر در این راه جانشان را از دست دادند و بالاخره چند تایی هم به طلا رسیدند و ...

  

این روزها در کشور ما یک بیماری مزمن و ریشه دار و بسیار مسری دوباره سر باز کرده است بنام " استرس طلا و ارز " و خیلی ها را درگیر کرده است ... و برای معدودی از هوطنان از نان شب واجب تر شده است !! این بیماری مثل وسواس می ماند و چاره ی خاصی ندارد و صد البته محرک های مختلفی دارد و با هر خبری می تواند تحریک بشود ...

در طول هفته گذشته و بعد از حمله موشکی ایران و تهدیدات متقابل برای حمله به ایران ، این استرس بسیار تشدید شده بود و در حالیکه رئیس جمهور کاربلد (!) بهمراه اکیپ شایسته اش (!) در صدد کنترل قیمت طلا و ارز بودند ، برخلاف انتظار دوستان ، قیمت طلا بیکباره تا هفتادهزار تومان بالا رفت و دانش آموخته اقتصادی(!) که همتی باشد و پدر اقتصاد نوین ایران که جناب طیب زاده با برنامه (!) باشد دست به دهان مانده بودند تا اینکه فرج از جایی آمد که کسی انتظار نداشت !؟ شاید خیلی ها ؛ مثلا من که اقتصاد نخوانده ام (!) ، فکر می کردم که با رسیدن اولین موشک به حوالی تهران ، دلار هفتادتومنی حداقل بشود هشتاد تومن !!؟ ولی بعد از اینکه مشت استرس حمله باز شد ، دلار پنج تومن ارزانتر شد !؟ در حالیکه دست حضرات اقتصاددان همچنان در دهان مانده است !؟ یک کارشناس سرکوچه ای می گفت :" احتمالا موشک ها به جایی خورده اند که این اخلال در کار دلار در آنجا صورت می گرفته است !!؟ " متاسفانه تنها دلیل منطقی بود و چاره ای جز قبول نداشتم برای همین گفتم : " اگر در آنطرف آشنا داری و صدایت می رسد (!) بگو همانجا را دوباره بزنند ، اگر باز پنج تومن ارزانتر شد حرف تو درست است !؟ "

شاید هم دست به دهان ماندن حضرات اقتصادی باعث شده تا فرصت نکنند تا دست در جیب مردم بکنند !!