چند روز پیش در تلویزیون بیژن عبدالکریمی را بعنوان کارشناس مهمان و یا هر چیز دیگری دعوت کرده بودند تا ایشان بعنوان یک دکترا دار ( و البته نه یک دکترین فلسفه !؟ ) در مورد مسایل مختلف و حوادث و رویدادهای جهان و ...کمی حرافی بکند !؟
شاید در وهله اول این سوال پیش بیاید که چرا من ایشان را یک دکترادار و نه دکترین فلسفه معرفی کردم !؟ بنظر من یک صاحب اندیشه ، در حدی که بتوان شخصیت را متاثر از علم شخص دانست ؛ مثلا وقتی می گوئیم روحاین بیشتر از اینکه لباس معرف شخصیت روحانی اش بوده باشد ، رفتار و شخصیت فرد نشانگر روحانی بودنش بوده باشد ... نباید پرخاشگر و عجول و سراسیمه باشد !! یک صاحب اندیشه ، خاصه در بستر فلسفه (!) کسی هست که می تواند اندیشه اش را در هر قالب و وقتی بگنجاند و اگر کسی بحث شا را جوری باز بکند که نتواند جمع بکند نشان از ناشی بودن ، خام بودن او دارد ... یک صاحب اندیشه ، خاصه در علوم فلسفی باید جوری حرف بزند که جمله ی ناقص اش هم ناقض اندیشه اش نباشد ... البته این انتظار من از این دکترین فلسفه است !! ولی کسی مانند عبدالکریمی که فلسفه ناقص الخلقه ی غربی اش را در تهران خوانده است ؛ البته بعد از انقلاب (!) و دکترایش را از هندوستان گرفته است (!!) ، نباید زیاده انتظار داشت ... اگر هم اندکی شهرت بدست آورده است بخاطر نقش سوپاپی هست که دارد و در فضای مجازی برای انسان و آزادی و ایران و ... یقه چاک می کند و تقریبا شخصیتش یک چارک از شخصیت خاتمی نمی تواند باشد !!؟
آقای عبدالکریمی از اینکه از فضای مجازی بیرون کشیده شده و به صدا و سیما راه پیدا کرده بود ، اندکی هول شده بود برای همین در جواب کارشناس مجری تلویزیون ، ابتدا منت دارانه و حق به جانب حرف زد و بعد که به چند دقیقه پایانی صحبت رسید (!) یادش افتاد که وجهه اش در فضای مجازی دگرگون خواهد شد برای همین ، سکان را برگرداند و چند بار رفت توی شانه خاکی ( که مثلا بگوید حرف حق گفتم ! ) و یک نیمچه کولاک کرد و حتی یک جایی دستی هم کشید که بگوید پول لاستیک ها را پدرم خواهد داد و عین خیالم نیست !؟
دیروز هم انگار ، آقای اسداللهی را آورده بودند تا در مورد مسایل ایمنی و امنیتی (!) و مسایل پیش آمده در لبنان و اینکه چگونه اسرائیل بیکباره توانست فرماندهان ارشد حزب الله را شکار بکند حرف بزند ... حرفهایی که ایشان می زدند بسیا رمستدل و منطقی بودند ولی ریشه چهارم یک شنونده را می توانست تحت تاثیر قرار بدهد !! تا زمانی که پیچرها در لبنان نترکیده بود ، عامل اصلی در جریان هلی کوپتر رئیس جمهور می توانست صرفا خلبان بوده باشد ولی حالا می توان شک کرد که اسرائیل می تواند در نصف تصادفات جاده ای ایران هم دخالت داشته باشد (!؟) هلی کوپترها و هواپیما ها مشتلقی بیش نیستند ؛ خاصه که اسرائیل به چندین دلیل اساسی ، هیچ ممنوعیتی در قبال هیچ رفتاری ندارد !!؟ فقط می ماند گزارش ستاد کل نیروهای مسلح در مورد سانحه و رد هر گونه مداخله خارجی و اشکال داخلی و ...
حالا ببینید آن تفکری که دخالت افراد را در بدنه کنترلی جامعه کم کرده و سیستم الکترونیک کاملا آسیب پذیر را در جامعه حاکم کرد و دولت الکترونیک را برای کشور لقمه گرفت !؟ چگونه نخوانده و ندانسته خام شده بود !؟
( امروز در فضای مجازی خواندم که تلویزیون گزارشات این کارشناس را تکذیب کرده است !! خیلی خطرناک بود !؟)
با درود
هر دو چهره برای من ناشناس بودند
اولی را در گوگل سرچ کردم
ولی دومی چون اسمش کوچکش نبود جستجو بی نتیجه بود
سلام

اولی اخیرا در فضای مجازی پررنگ شده است و یک سوپاپ تشریف دارد ... دومی احتمالا امنیتی هست و قابل سرچ نباشد ...