فرهنگ

هفته ای که در آن هستیم ، مصادف با روزهای خاصی بود و یکی از آنها برا ی ناشنوایان اختصاص داشت ... دیروز در مهدکودک نوراخانیم بهمین مناسبت مراسم ویژه ای برگزار شده بود و ضمن اجرای رفتارهای خاص که بنوعی تداعی کننده ارزش بینایی و ... می باشد چندین حرکت و رفتار با ناشنوایان ؛ مثلا نحوه سلام دادن به آنها و خداحافظی کردن و ... را به بچه ها یاد می دادند !

  در هر نوبتی که من پای تی وی می رسم و مخصوصا بعدازظهرها ، برنامه کودک به جای پخش برنامه های آموزنده کارتونی (!) ویژه برنامه بسیار زننده و بی تربیتی که ساخت فرهنگ غلط و پر از استرس و قاراشمیش وطنی است و مجری های بسیار روی مخی مانند احسان و آن خانمی که محصول کشفیات برنامه آن یکی احسان هست (!) را به نمایش می گذارد ... یعنی وخامت اوضاع تا جایی هست که من راضی می شوم شبکه را برگردانم و موبایل را بدهم تا نوراخانیم در گوشی من کارتون مورد علاقه خودش را ببیند !!؟

کاش در چنین روزهای خاصی برنامه هایی با حضور افراد آن مناسبت ها برای کودکان تهیه و پخش گردد و البته نه با استفاده ازاین مجری های که به کار هر برنامه ای می خورند و استفاده می شوند !!؟ تا این فرهنگ سازی درست از طریق تلویزیون ملی به همه برسد و شاید اگر تاامروز این اقدام صورت نگرفته است بخاطر این است که در برنامه های تلویزیون ، قصدی برای فرهنگ سازی نیست !!

دیروز یک عکسی برای من فرستاده بودند که جالب بود و خواستم در اینجا هم درج بکنم ، گاهی مواقع تابلوهای راهنمایی و رانندگی که مخصوصا این روزها مورد بی مهری شدید از طرف متولیان و همشهریان واقع می شوند (!؟) زیر شاخه های درختان گم می شوند و یا در وضعیتی هستند که قابل استفاده نیستند و مثلا فاصله نصب با خروجی از اتوبان بقدری نزدیک است که برای پیجیدن به آن مسیر باید اتوبان را بست !! و یا اینکه رد شد و دنده عقب برگشت !! و یا اینکه یکی دوبار رد کرد و یاد گرفت و تجربه اندوخت !! و دیگر اینکه وقتی مردم بطور اعم (!) چراغ زرد را رعایت نمی کنند ، بهتر است برای کاستن از مصرف برق (!؟) زمان مربوط به آن را حذف کنندو پنج ثانیه بدون چراغ باشد !! و همان سبز و قرمز کافیست ...

این چراغ اندازه یک پاسگاه راهنمائی و رانندگی ارزش و توان دارد !!

تابلوها باید باندازه کافی گویا ، ملموس ، و قابل استفاده باشند ... و البته بایداز طرف متولیان خود که راهنمایی و رانندگی باشد ، محترم باشد والا می توانند برخی تابلوها را که استفاده خاصی ندارند را بردارند ؛ مثل تابلوهای توقف سرتاسر ممنوع و بقیه تابلوها !! من بشخصه در یکی از خیابان های شهر ، به چشم خودم دیدم که افسر راهنمایی داشت به یک خانم که قدرت پارک ضعیفی هم داشت (!) فرمان می داد تا دقیقا زیر تابلوی " حمل با جرثقیل در صورت توقف " پارک بکند ... البته شخصیت ماشین و احیانا زیبایی راننده و حس مردم دوستی افسر می تواند مقدم بر تابلو باشد !!