یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

بنزین ...

 

انگار ما در میدان جنگ زندگی می کنیم و البته در وسط میدان و یا اگر هم وسط میدان نباشد یک جایی مثل خاکریز مقدم و هر یکی از رئیس جمهورها به نوبت می آیند و با دستخطی که در دست دارند ، روی خاکریز که همان سر ما باشد می ایستند و با دوربین روبرو را نگاه می کنند و بعد آنچه وظیفه ی مقدرشان هستند را اعمال کرده و می روند ...

 

اولین قدم طبیب جمهور ، رفع فیلترینگ بود که مستقیما به دستور رئیس جمهور ربط داشت (!) و همان روز اول اقدام کرد و فلکه فیلترینگ را یک دور به چپ چرخاند و نفس بریده برخی از سایت ها مانند واتسآپ و انیستاگرام در حد نفس کشیدن باز شد (!) ولی همزمان فلکه اصلی اینترنت را دو دور به راست چرخاند و قطع و وصلی و پهنا و طول و عرض اینترنت را بهم ریخت و حالا خیلی از کاربران واقعی ( و نه تفریحی اینترنت و سایتهای فیلتر شده ) حسرت به دل اینترنت و فیلترینگ دو ماه پیش هستند !!؟

قدم دوم که به  روز دوم استقرار در ساختمان پاستور مربوط می شود ، جلسات برگزار نشده ی قیمت تمام شده گندم و غلات بود که باید در تیرماه برگزار می شد و بدلایلی برگزار نشد تا رئیس جمهور جدید خود تصمیم گیرنده باشد و خیلی جالب است که جلسه قبلی بدون توافق و رای گیری تمام شد و جلسه امروز هم با غیبت برخی از اعضای تصمیم گیر مانند وزیر جهادکشاورزی و برنامه بودجه و وزیر اقتصاد ، کلا کنسل شد ... طبق قانون این جلسه می تواند حتی در غیاب برخی از اعضا و با اکثریت اعضا تشکیل و تصمیم گیری شود و تصمیم تا یکهفته قابل اجرا می باشد و البته لازم الاجرا (!؟) ولی با توجه به  سیاسی بودن هر چیزی ( حتی آب خوردن ! ) بعد از اتصمیم گیری اعضا و حتی رای اکثریت ، قیمت باید منتشر نگردد و برود اتاق برنامه و بودجه و آنها قیمت نهایی را بگویند (!) حالا این جلسات و دنگ و فنگ ها برای چیست خدا می داند و البته کسانی که برای هر جلسه ای مبلغی بعنوان حق الجلسه می گیرند !!؟ وقتی کارمند همیشه غایب جهادکشاورزی را با عنوان شایسته سالاری ، می کنند وزیر جهاد کشاورزی (!) یعنی یک بله قربان گوی تمام حرفه ای را روی این صندلی می نشانند تا کنترل ها دقیقتر بشود ... با توجه به تولید زیاده از انتظار گندم در سال گذشته ، واردکنندگان گندم و غلات در کار قیمت گذاری و ... سنگ اندازی و اعمال نفوذ می کنند تا برای تولید سال بعد نقشه بکشند و آن را متناسب با واردات خود بکنند !!؟

و اممما وظیفه اصلی طبیب جمهور باز کردن زخم کهنه قیمت بنزین می باشد که بعد از جریان گران کردن بنزین در سال 98 و آن بهم ریختگی ها ، دیگر موشی حاضر نشده بود زنگوله ی آن را گردن گردن گربه بیاندازد !! و حالا یکی را پیدا کرده اند ...

امروز در بازار یکی از چرخی های که کارش بردن جعبه های تهیه شده به تولیدی های کفش است ، برای چایی خوردن نشسته بود و با دیدن من و بعد از سلام و خوش و بش ، حرف در مورد گران شدن بنزین را پیش کشید و در ادامه به یکی از کارگرها گفت که چرا باید حق امثال ما را بدهند پولدارها و بچه سرمایه دارها استفاده بکنند ... و بعد از من در مورد بنزین نظر خواست و من گفتم : " نظر دادن در مورد بنزین و قیمت آن از حدود اطلاعات من خارج است ، من نمی دانم اصلا چقدر تولید داخل داریم و چقدر واردات می کنیم ، اصلا قیمت تمام شده ی داخلی چقدر است و قیمت خرید خارجی چقدر است و چه مشکلاتی برای واردات آن هست و یا چه مسایلی در پشت پرده ی آن هست ( اینها را آرام آرام می گفتم تا کمی دوزاری او را انداخته باشم ! ) و اصولا یک بحث خیلی بالادستی است ... و اینکه بحث در مورد آن را به طبقه پائین و مردم انتقال داده اند ، نهایت عوامفریبی و انداختن توپ در زمین مردم است ؛ مخصوصا مردم بیسواد کوچه و بازار (!) تا در صورت بروز مشکلی ، همین بیسوادها مورداستفاده موج سوارها نباشند ... "


نظرات 1 + ارسال نظر
سلام یکشنبه 18 شهریور 1403 ساعت 14:24

یک کلیپ از خانم شریفی مقدم راجع به وام مسئولین بورس دیدم خیلی جالب بود
خانم شریفی همشهری شما
است
به این نتیجه رسیده ام خوش بود به این ملت حرام است باید همواره دچار استرس و چه کنم چه کنم باشند

سلام
تلاش برای رسیدن به مقامات بالا برای دریافت همچین کراماتی می باشد ... همیشه هم وجود داشته است ، ولی آدمهای کم مایه همدیگر را لو می دهند !! چیزی که زیاد هست همشهری ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد