امروز توفیقی شد و قبل و بعد از ناهاری که مهمان مادرم بودم ، کمی هم به تماشای تی وی نشستم و در کنار اخبار منحصرا مربوط به پیاده روی اربعین و حوادث غزه (!) ، کمی هم به سخنان نمایندگان در مخالفت و موافقت کابینه ی معرفی شده ی دولت چهاردهم نشستم !!
و از همه مهمتر کمی فرصت شد تا به سخنان حضرت عظما (!) نقدعلی ، نماینده خمینی شهر ، بنشینم ... این اسم را چندبار در فضای مجازی شنیده بودم و دوست داشتم کمی هم خودم بشناسمش و چه توفیقی بالاتر از این که کمی شناختم !! اصولا کسانیکه برای کسوت وزارت معرفی می شوند ، حداقل ، در سایز و اندازه، قائم مقام وزیر ، معاون وزیر و ... می باشند که تقریبا از نود و چند درصد نمایندگان مجلس (!) از نظر سواد و تجربه و پست و مقام بالاتر هستند ... و بندرت وزیری حاضر می شود برگردد و در کسوت نماینده در مجلس بنشیند (!؟) مگر آنکه واقعا وزارت برایش قبای بزرگی بوده باشد ( که اتفاقا برای رئیس جمهور فعلی این مورد صدق کرده بود ! ) و تحمل نمایندگان مجلس برای هر کسی که چنان منصبی را درک کرده باشد ، کاری بسیار سخت است !! درست است که فرموده اند که : " زکات دانایی تحمل نادان است !" ولی تحمل داستانش با همنشینی فرق می کند !؟
و اممما آنچه من برداشت کردم این بود که نمایندگان اغلب بیسواد ( البته غالبا با مدارم دکتر ! ) چیزی برای بررسی طرح ها و جمع بندی آنها و فلان در کمیسیون ها نداشتند و این نتیجه را از کجا دریافت کردم ! از گزارش جامعی که سخنگوی کمیسیون ها قرائت می کرد ... یعنی برای نوشتن آن متون حداقل یک پروسه یکی دو ماهه لازم بود که در این فرصت کوتاه ، نه نوشتن طرح های وزرای پیشنهادی مقدور بود و نه در ان حد و اندازه بررسی و خروجی بررسی بصورت گزارش کمیسیون (!) آنهم چنان جامع و متقن که سخنگو ضمن قرائت آن ، از سر ذوق زده گی می خواست شعار هم بدهد !!؟
برداشت دوم اینکه دراین قبیل جلسات که برای تایید صلاحیت برگزا رمی شود و تقریبا حکم خرید شب عید دارد ، هر نماینده می تواند بهترین قیمت را برای خود ، از وزارت خانه ها کسب نماید !؟ برای همین صفی از نمایندگان موافق و مخالف برای سخنرانی ثبت نام کرده بودند و موافق ها که شعار می دادند و کار سختی نداشتند ( سخت ترین کار هر سخنران ، آیه ای بود که حفظ کرده بود تا قبل از سخنرانی بخواند !! ) ؛ از جایگاه والای خود مایه می گذاشتند !؟ و مخالف ها علاوه بر اینکه از موافق ها موافق تر نشان می دادند ، ضمنا مواردی را هم ذکر می کردند که احتمالا نه به وزیر جدید ربط داشت و نه به وزرای قبلی و مجموع مشکلاتی بود که خود وزارت خانه ها درگیر آن بودند و بازخورد تصمیمات غلط و مقطعی در دوره های قبلی بود و مطمئنا ساخت یک وزارتخانه از ابتدا ، بمراتب راحت تر از رفع اشکال وزارتخانه ها می باشد ... اینکه معاونی در زمان کار در وزارت خانه ، بواسطه وظایف حوزه معاونتی خود چه تصمیماتی اتخاذ می کرده ربطی به اینکه در زمان تصدی وزارت با آن تصمیمات خود ، موافق یا مخالف باشد ندارد !؟ ( در ته مزه حرفهای نمایندگان مخالف و موافق ، تاثیر لابی های مختلف مشهود بود و فشاری که بر گرده ی نمایندگان بود ! )
برای برخی وزارتخانه ها واقعا افراد ضعیفی درنظر گرفته شده است که موافق و مخالف هم در وسط معرکه گیر کرده بودند ؛ مثلا جهاد کشاورزی !؟ برخی وزارتخانه ها هم رد و تاییدش واقعا از سر نمایندگان زیادی است و نمی دانم روی چه حسابی باید دست بلند بکنند ؛ مثلا وزارت دفاع !؟ ولی در مورد خانمی که برای وزارت راه ، مسکن و شهرسازی درنظر گرفته شده بود و اتفاقا خانم معاون همان وزارتخانه بوده اند و سوابق درخشانی دارند و فرزند شهید هم هستند و ... چه از صحبت های خانمی که سخنگوی کمیسیون آب و فاضلاب بود (!) و چه نماینده موافقی که نمی دانم متعلق به کدام روستای دور بود (!) و چه نماینده مخالف از قم که اتفاقا خوب هم حرف زد (!؟) نگاه بسیار خفیف (!) و شاید بنظر من شنیع (!) جنسیتی مجلس نشینان بسیار آزار دهنده بود ، طوری که شبکه را برگرداندم و رفتم روی شبکه پویا ...
سلام
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
در واقع وقتی قرار نیست کاری انجام شود صدها برگه هم که پر کنند این بار مقصد نخواهد رسید...
سلام

روزیکه برادر رئیس جمهور وقت را بعلت رشوه و اختلاس می بردند زندان ، رئیس حمهور آمد و در هیئت دولت گفت من یک آدرس می دهم تا مردم اشتباه نکنند ، ما هر چه می کشیم از دست آمریکاست !!
نه مردم پشت دولته نه دولت فکر مردمه ، جنگل مولاست !!
با درود
من که فرصت نکرده ام بنشینم و ببینم چه می گویند و چه می خواهند بکنند
ولی هر کاری دودش به چشم ملت مظلوم هست
حالا این دود ممکن است فقط باعث اشک شود
و یا باعث خفگی
سلام

خفگی که نمی شود چون برای هر خیری که به مردم برسد ، چند برابر به خودشان می رسد ... همان نان جو آغشته در خون !!