این روزهای گرم ...

روزهای گرم مردادی را سپری می کنیم ، البته گرمای هوا برای ما در همان محدوده پنج شش ساعت وسط روز هست و در مابقی ساعات خنکی کافی داریم و البته در برخی مناطق شهر ، طرف های شرق تبریز ، باز کردن پنجره در شب زیاد مقدور نیست !؟

 

وقتی پای تی وی می رسم و مرتب زیرنویس می خوانم در مورد کاهش مصرف برق و کم کردن تنظیم کولرهای آبی و گازی و ... با خودم می گویم ما که نه کولر گازی داریم و نه کولر آبی ؛ تقریبا صد در صد صرفه جویی برای دولت محسوب می شویم !؟ نصف پنجره را هم می بندیم که نسیم کمتری به داخل خانه بیاید تا به بقیه هم برسد ... مصرف برقمان یک یخچال است و یک کتری که روزی دوبار برایمان آب جوش می آورد ...لامپ اضافی را هم که از همان دوران کودکی یاد گرفته ایم خاموش کنیم !!؟ اصلا هم دلمان به آنهمه جائزه ای که دولت محترم هی مژده اش را می دهد غنچ نمی رود !!؟

به یکی گفته بودند:" عزرائیل آمده و به هر خانه ای یک بچه می دهد !؟" گفته بود : " به بچه های ما دست نزند ، بچه ای که می دهد را نخواستیم !! " عطای دولت بخورد به سر خودش ، چه آنطرفی راست و چه اینطرفی چپ ؛ البته از منظری که ما می بینیم ، آن طرف و این طرف یک جبهه واحد هستند مقابل طرف ملت !!

بازی های المپیک در حال ادامه هستند و نه از شیرهای ایرانی خبری هست و نه از یوزپلنگ !؟ این روزها هم که هی همای سعادت در فلان شهر دیده می شود و طاووس سیاه در فلان شهر ... ولی از اینهمه مژده هنوز لبی تر نشده است !؟ هر چه هم داشتیم دادیم به مژدگانی !! طلاها و نقره ها و برنزها در حال درو شدن هستند و ما دست به دعا نشسته ایم تا پهلوانان نامدار کشتی وارد عرصه بشوند و برای ما چند مدال زورکی بیاورند !! نمی دانم کدام الاغی رشته ی کشتی را بنام ایران زده است و انگار بقیه رشته ها اَخ هستند ... حداقل به فرموده پیغمبرتان ، به جای ریخت و پاش حرام در فوتبال !! ، در رشته های تیراندازی و اسب سواری و شنا سرمایه گذاری می کردید !؟ از قرار معلوم انگلیسی ها بهتر از مسئولان ما قرآن خوان و مقید به فرمایشات هستند !! 

ما یک شاعر داشتیم که نگاه روزی به موارد و مسایل داشت و در یک نیم بیتی که در یادم مانده است گفته بود : قرآن دا حدید آیه سی آلمان نان اوطور دی ( در قرآن آیه حدید برای آلمانی ها نازل شده بود !؟) آدم دلش می گیرد وقتی می شنود نواده جومونگ پنج مدال طلای رشته ی تیراندازی با کمان را جمیعا به کره بردند و البته در کنارش یکی دو تا مدال نقره و برنز هم !! و آن وقت ما شکرگزار این هستیم که نمایندگانمان در یک رده بالاتر حذف شده اند که در تاریخ مان بی سابقه بوده !؟!؟ در تاریخ ما جز کشتار آیا چیزی سابقه داشته است !؟ دو سه تا دانشمندی هم که به آنها افتخار می کنیم دائما در حال فرار ا زدست حاکمان وقت بودند !!؟

دیروز روز تبریز بود ، روز قبول مشروطه آنهم به زور سرنیزه و قشون و تفنگدار و نه فهم اجتماعی بالا ؛ هم از طرف بالانشین ها و هم از طرف مردم پائین دست !! چهاردهم مرداد را روز تبریز نام نهادند چون نقش مجاهدان و مشروطه خواهان تبریز در آن روزگار غیرقابل انکار بود (!) البته این روزها هر کسی دوست دارد هر ننه قمری را از ایل و طایفه خود به مشروطه بچسباند و یک سهمی هم خودش بردارد !! چون در واقعیت جامعه ، مشروطه آن چیزی نشد که باید می شد و از همان روزهای نخستین به بیراهه رفت و توسط سودجوها بومی سازی شد (!) برای همین در تبریز حساسیت زیادی روی مشروطه فعلی نیست و اگر لازم باشد همه اش را در محضر بنام هر قوم و قبیله ای که بخواهد سند می زنند !؟

امروز رفته بودم بازار و چون کار خاصی نداشتم ، مثل یک مسافر قدم می زدم و نگاهم توریستی بود و برای همین دو تا هم عکس یادگاری از بازار گرفتم ... گاهی باید از چشمی در روبرو به خودمان نگاه بکنیم !!

در اخبار آمده است که قله های بزرگ کشور در ترافیک حضور کوهنوردان گیج شده اند ... دماوند و علم کوه و سبلان و به تبع آن سایر قله ها هم از این شلوغی فصلی و مدیریت غلط در رنج هستند !! و البته امیدی هم نیست که این مدیریت های غلط درست بشوند !؟ اصلا منفعت برخی ها دقیقا در مدیریت غلط تعریف شده است ... دیروز جناب رئیس جمهور جدید النصب (!) در انتصابی شاخدار یکی از متهمین درجه یک اختلاس 3000میلیاردی بانک مرکزی را ( که انشاءلله تبرئه شده بودند ! ) بعنوان رئیس برنامه ریزی و بودجه منصوب کردند و غزال گریزپای اقتصاد را هم بعنوان مشاور ارشد میخ زدند !!